آرزوی اینکه «معلمانی» وجود داشته باشند که بهما بیاموزانند، عملاً تقسیم دنیا بهدو طبقهی دانا و نادان یا شاگرد و معلم است؛ درصورتیکه یکی از ویژگیهای پراتیک سوسیالیستیْ ترکیب معلم و شاگرد، علم و عمل، و رهبر و رهروست؛ و میتوان اینطور هم ابراز نظر کرد که مهمترین دلیل شکست انقلابات اجتماعی تاکنونیْ در همهی جهان نبود رابطهی دوسویه آموزگار/شاگرد بوده و اینکه آموزگار در نهایت تسهیلکنندهی یادگیری است، نه یاد دهنده و در واقع شرایط یادگیری را طوری سازماندهی میکند که یادگیرنده بسیار سریعتر تجربه کند و از تجربهی خویش بیاموزد و در این فرایند هردو متحمل تغییر و حرکت و یادگیری میشوند.
نقد و بازخوانى آنچه بر من گذشت
«تاریخ نگارى» مشترك على پاینده و محمد حسین خسروپناه
نوشته: عباس فرد