یادداشت‌ها
03 بهمن 1395 | بازدید: 3236

جهان با سرعت به راست میتازد

نوشته: رضا رخشان

در دو سه ساله اخیر در سطح مناسبات جهانی شاهد رخدادهایی هستیم که بر خلاف حرکت سرمایه جهانی که مبتنی بر مولفه هایی نظیر جهانی شدن و تجارت جهانی و غیره است اینبار این حرکت از جنس دیگریست و در آن میتوان اتحاد طبقات مختلف همراه با منافع متضاد را ملاحظه کرد. 

این راست روی نه به سمت امپریالیسم سرمایه داری که نمود آن با جهانی شدن اقتصادو غیره است بلکه درین حرکت نوین، از یک سو شاهد رشد ناسیونالیسم ملی در این کشورها هستیم که اساس آن مخالفت با رشد سریع پناهجویان که معتقدند این رخداد میتواند کیان تاریخی ،فرهنگی این کشورها را به مخاطره اندازد و از سوی دیگر، طبقه کارگر هم علاوه بر مخالفت با جهانی شدن اقتصاد، مسئله پناهجویان را از جنبه شغلی برای خود زیان بار می داند. بطوریکه اگر این حرکت جدید را در عرصه مناسبات سرمایه داری در غرب دنبال کنیم یعنی از دوسال پیش بدین سو که احزاب راست افراطی در پارلمان اروپا اکثریت را بدست آوردند و همچنین نتیجه همه پرسی در بریتانیا که رای به خروج از اتحادیه اروپا را داد این اتحاد بین ناسیونالیسم رادیکال ملی با بخش مهمی از طبقه کارگر در آن به وضوح ملاحظه می گردد.هر چند این اشتراک مساعی با اهداف ومنافع مختلف و متضادی همراه بوده است.با این حال، ملی گریان بریتانیایی از سیاستهای مهاجرتی اتحادیه اروپا در خشم بودند و این سیاستها را زیان بار می دانستند .طبقه کارگر هم ازینکه فرصتهای شغلی در اختیار نیروی کار ارزان قیمت از کشورهای اروپای شرقی قرار می گیرد ناراحت بودند. وتداوم این شرایط را موجب بیکاری و فقر بیشتر برای خود می دانستند.با این همه ،اوج این پارادوکس در انتخابات ریاست جمهوری امریکا هم اتفاق افتاد. یعنی درین انتخابات هم ،میتوان اتحاد بین ملی گرایان با طبقه کارگررا دید .مخالفت با جهانی شدن، جلوگیری از ورود پناهجویان،کالای امریکایی ،نیروی کار آمریکایی ،مخالفت جدی با انتقال کارخانجات به خارج ازخاک امریکا ،بازهمین عناصر مشاهده میشود.

در هر صورت در تحلیل اوضاع سرمایه داری جهانی ،شرایط به وجود آمده نوعی ترمز محسوب میشود.شاید سوپرایز بعدی انتخابات فرانسه و پیروزی ماریا لوپن باشد. با این همه اتحاد ناسیونالیسم افراطی با طبقه کارگر در غرب ،پدیده بغرنجیست که به هر دلیلی که اتفاق افتاده باشد نشان دهنده ضعف و شکست جنبش چپ در جهان است.طبقه کارگر در چنان حالت ضعف و یاس و ناامیدی قرار گرفته است که این چنین ، به ناسیونالیستهای افراطی سرمایه دار دل بسته است. که واقعا تاسف بار است.اما در تحلیل کلی بنظر من اوضاع جدید ،بسمت بحرانها و تضادهای بیشتر در سطح جهان پیش میرود.

رضارخشان

2/11/1395