امروز جلسهی استیضاح وزیرکار در مجلس برگذار شد که متأسفانه این استیضاح بهجایی نرسید و سرانجام آقای ربیعی با اختلاف دو رأی همچنان درین وزارتخانه ماند. وقتی عملکرد پنجسالهی آقای ربیعی را بررسی میکنیم، فقط میتوانیم از کلماتی نظیر فاجعه و هولناک استفاده کنیم. مانند فاجعه کشتی سانچی و سقوط هواپیمای تهران یاسوج که هم کشتی سانچی وهم هواپیمای مسافربری جز زیرمجموعههای وزارت کار بودند. من نمیدانم درین مملکت چقدر باید ازین دست اتفاقات ناگوار بیافتد تا ببینیم مسئول مربوطه استعفا دهد ویا بر کنار گردد؟
همچنین در دورهی وزارت ایشان، تشدید فقر و خامت اوضاع اقتصادی و شکاف هولناک طبقاتی آنچنان شدت یافته است که حتا صدای برخی از رفقا در فراکسیون بهاصطلاح امید را هم درآورده است. هرچند وجود فراکسیونی با چنین نامی، قطعاً ظلم بهواژهی امید است. اما در همین جریان رأی بهاستیضاح بازهم این فراکسیون بههمهی ملت ایران که از وضعیت اقتصادی-اجتماعی موجود شاکی هستند، رکب زدند و متأسفانه بازهم بهرفیقشان رأی دادند.
یک چیز دیگر که در حرفهای آقای ربیعی خیلی خندهدار و جالب بود، اینست که ایشان ازین شایعه که قیمت خانهاش را 25 میلیارد تومان ذکر کرده بودند خیلی عصبانی بود و در مقام جواب گفتند که، خانهاش فقط چهار پنج میلیارد تومان ارزش دارد. سئوال اینجاست، یعنی الان باید با شما همدلی کنیم؟ یعنی الان باید از ظلمی که بهشما رفته است، آه و فغان کنیم؟
آقای ربیعی یادتان میآید که در جریان رأی بهدولت اول روحانی خود را کارگرزاده خطاب کردید و اینکه افتخار میکنید که نان کارگری خوردهاید، یادتان میآید؟ میدانید الان حداقل حقوق کارگر چقدر است؟ البته که میدانید. چون خود شما آن را تعیین کردهاید. میدانید همین حداقل را کارگران گاهاً با تأخیرهای چندماهه میگیرند؟ میدانید چقدر بیکار وجود دارد؟ البته [که] میدانید. میدانید مردم از نان شبشان ماندهاند؟ آن موقع خانه چهار پنج میلیارد تومانی خودتان را لابد محقرانه هم میدانید. این تحقیریست که هم در بیان شما وهم در رفتار شما دولتیان نسبت بهتوده مردم وجود دارد. اینجاست که دُم خروستان بیرون میزند.
جای بسی تعجب و تأسف است که با چنین کارنامهی مشعشعی مجلس بازهم بهایشان اعتماد می کند.
مرگ بر تورم ،فقر وبیکاری
زنده باد عدالت ،انسانیت و ازادی
رضارخشان
22/12/1396