ماتریالیسم
24 شهریور 1401 | بازدید: 994

جستاری انتقادی درباره‌ی نیچه

نوشته شده توسط ویکتور سرژ- ترجمه: رامین جوان

نوشته‌های نیچه به‌خاطر دوگانگی‌شان ما را گمراه کرده ­است. به‌خاطر خلق‌وخوی نیچه این آثار حاوی دو جنبه‌ی هم­ ستیز و با این حال مکمّل‌اند. معمولاً یکی از این جنبه ­ها را می­ بینیم، آن که بر ما  آشکارتر است، یکی را که آشکارا مناسب می‌یابیم. نیچه ویران­گری است و سازنده‌ای. ما ویران­گر درون او را دوست داریم، مردی که جزم ­اندیشی اخلاقی را انکار می­ کند، مرد بی­ ایمان، و بی ­ادب را، انکار­گرای بزرگی مسلّح به‌واژگان آتشین. اما این واقعیت را به‌حساب نمی­ آوریم که نابود می­ کند تا برای آرمانی جا باز کند که احتمالاً از آرمان ما کاملاً متمایز است.

 

 

 

  جستاری انتقادی درباره‌ی نیچه

 نوشته‌ی: ویکتور سرژ

ترجمه: رامین جوان

 

1ـ فیلسوف خشونت و اقتدار

ایزدان همه مرده ­اند: اینک زندگی اَبرمرد را آرزومندیم. دولت مرگ مردم است. همراهان، آفریدگار نه جسد می‌خواهد ــ‌ و نه رمه، نه باورمندان را. تنها با والاترینِ گونه­ ها می­توان به‌هدف بشریت دست یافت. ــ چنین گفت زرتشت.

 برای همین بیان بود که این خالق نزد ما عزیز شد. او را از میان قهرمانان زندگی، حماسه، و رؤیا برگزیدیم، چراکه با تصور وجود انسان هم‌چون عروجی بی­ پایان به‌آینده­ای آزاد و شکوه‌مند راه را به‌ما نشان داد. برخی او را آموزگار خویش برگزیدند، و گفتند شاعری که زرتشت را آفرید به‌هیچ آرمان دیگری جز آنارشیسم نمی­ توانست خدمت کرده باشد. اثری که برمبنای چنان عشقِ زندگیِ فراتر از هرباوری، که با اندیشه‌ی پژوهش­گری بی‌باکانه آزاد برملا می‌شود، هم‌چون او پژوهش‌گری که چنان اندیشه­ های رها و رهایی‌بخش در وجودش به‌رعشه درمی‌­آیند کجا می­توانست در جبهه‌ی دیگری خدمت کند......

 دانلود مقاله: