rss feed

11 دی 1394 | بازدید: 8657

سرود پرولتاریا

نوشته: پویان فرد

proletaria final

کاری از کارگاه هنر و ادبیات کارگری:  تقدیم به فعالین کمونیست جنبش کارگری؛ به فعالینی که به دور از هیاهوی مدیایی و اینترنتی، موضوع زندگی‌شان سازمان‌یابی طبقاتی توده‌های کارگر است.     

 

 

 

 

 اگر دسترسی به سرود پرولتاریا از طریق Youtube برایتان مشکل است روی این آدرس کلیک  کنید:   https://soundcloud.com/user-606442281/proletariat

 

       

 

از این بی‌ثمری، قدم‌های تباه

به‌دنیای دگر، برای همگان

ازاین دهکده‌ی ستم‌گاه زمان

بدان حرکت ما به‌معنای جهان

*****

پرولتر، از ضرب چکش، رنج کارت

پرولتر، از حرف حقِ بی‌هراست

پرولتر، از جنگ تو با چنگ و دندان

پرولتر، تا راه رهائیِ انسان

*****

پرولتر، از تنهایی و بیگانگی

پرولتر، تا رفاقت و یگانگی

پرولتر، از گوشه‌ی تاریک زندان

پرولتر، تا راه رهاییِ انسان

****

پرولتاریا:

نبرد تاریخ است،

رهایی از بردگی،

نبرد صلیب‌های جاده‌ی کاپوآست،

گذر از سربه‌داران به‌قیام دهقانان در چین؛

پرولتاریا:

قیام بوگاچف است برعلیه تزار،

گذر از برابرطلبی بابف به‌ابریشم‌بافان لیون؛

نبرد ‌‌کارگران سیلزی است،

در تدارک تاریخی قیام کمون؛

پرولتاریا:

مبارزه‌ی دستمزد و رأی کارگر است،

گذر از تفرد به‌چارتیسم؛

نبرد کمون پاریس است، برعلیه تاریخ،

آزمون دیکتاتوری پرولتاریا؛

پرولتاریا:

نبرد «نهضت قهرمانان خلق» است،

ضرورت سازمان‌یابی حزبی؛

برپایی شوراهای پتروگراد است، برعلیه تزار،

تدارکِ بلشویسم در قیام اکتبر

پرولتاریا:

انقلاب اکتبر است،

در پیش‌تازی انقلاب جهانی؛

طبقه‌ی کارگر است، متشکل در دولت

دیکتاتوریِ آزادی از آزادی؛

پرولتاریا:

بهمن 57 است،

برعلیه استبداد شاهان؛

شکست خونین است، پس از خرداد

تدارک سازمان‌یابی پرولتاریا در ایران.

 

به هر سنگری، به هر قطره خون

از این شام تار، بدان آفتاب

به هر محفلی، به هر هسته‌ای

به حزبی دگر، برای بشر

پرولتاریا به هر اعتصاب

بنا می‌کنی، رَهِ انقلاب....

 

دیدگاه‌ها  

+2 #1 مهدی 1394-10-12 10:37
با تشکر از رفقای سایت رفاقت کارگری
بسیار زیبا و تاثیرگذار بود.
رفیق پویلن جا پای بزرگان دارد میگذارد.
امید است که هر روز موفقتر از دیروز باشد.
با درودهای بی پایان
+2 #2 حميد نوشادي 1394-11-18 20:35
درود و سپاس پويان جان
دستت درد نكند، اجراي جالب و زيبا است.
لذت بردم
موفق و سرفراز باشي.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

یادداشت‌ها

خاطرات یک دوست ـ قسمت بیست‌ودوم

دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستم‌‌ویکم

در این نیمه شب یازدهم شهریور کوچه نقاشهای خیابان لُرزاده در ازدحام بی نظیری از مردم انباشه بود. اکثراً لباس راحتی خانه دربر داشتند. همسایگان قسمت پائین کوچه به بالاتر آمده بودند. همه در جوّی از حیرت و تک توک در اعتراض بودند. مأمورین در جواب «اینا چکار کردن مگه؟» میگفتند «خرابکارند» میخواستن محله شما رو بفرستن رو هوا.

ادامه مطلب...

پرسشی از مقوله‌ی [مؤلفه در جنبش]

در باره سنت باید معنی «سیرت» و «طبیعت» جنبشهای مردمی یا همونطور که شما گفتی (جنبش های توده ای) را از دو منظر دید؛ اول «رویّه و روشِ» تاکنونی رویدادها یا همان جنبشها، دوم به معنی «وجه ضروری تغییر» یا دقیقتر «وجه لازمِ حرکت».

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستم‌ویکم

دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستم

بخصوص کار تیمی هدف تبلیغی برای حرکت های«توده ای» را نیز همیشه منظور نظر خودش داشت. معمولا برای تیم های نظامی امکان حضور هر دو عرصه کارچریکی و کار تبلیغی درمیان توده های کارگری و یا دانشجویی وجود نداشت. مسئله ای که بعنوان یک تناقض تکنیکی و تاکتیکی تا آخر بهمراه فعالیت های سیاسی مخفیانه برای چریک­های شهری م. ل. باقی ماند. این صرف نظر از گرایشات طبقاتی نهفته در اینگونه مبارزات است که جای خودش را دارد.

ادامه مطلب...

مهمانی تولد مامان سحر و جمع دوستان صابر و (نشریه غیررسمی «بولتن دانشجو»)

ـ ماهی جون بچه­ها رو که بهتون معرفی کردم؟

ـ آره صابر جون معرفیت کامل بود عزیزم، البته بعضی هاشون رو از قبل میشناختم.

ـ خانم دکتر جان؛ اجازه میدین مهمونی رو به نشست تبادل فکری تبدیل کنیم(خنده جمعی).

ـ صاحب خونه باید اجازه بده جونم، من خودم مهمونم. سحر جون ببین بچه ها چی میگن مادر.

ـ مادر جون برنامه را صابر گذاشته، من حرفی ندارم. فقط بشرط اینکه شما رو خسته نکنن.

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستم

دو پاراگرافِ آخر از قسمت نوزدهم

این چمدانها را در اتاقمان زیر تختخواب آهنی نسبتا بزرگی (که صندوخانه اتاقمان بود) قرار دادیم و روی تخت را بطریق رویه کشیدیم که حالتی طبیعی داشته باشد و زیر تخت دیده نشود. چمدانها را با مقدار زیادی ادوکلون که به دیواره هایش پاشیده بودن معطر کرده بودن بصورتی که در ظاهر میشد گفت جنس های کویتی(جنوبی) است که آنروزها مسافران برای فروش از آبادان میآوردند.

ادامه مطلب...

* مبارزات کارگری در ایران:

* کتاب و داستان کوتاه:

* ترجمه:


* گروندریسه

کالاها همه پول گذرا هستند. پول، کالای ماندنی است. هر چه تقسیم کار بیشتر شود، فراوردۀ بی واسطه، خاصیت میانجی بودن خود را در مبادلات بیشتر از دست می دهد. ضرورت یک وسیلۀ عام برای مبادله، وسیله ای مستقل از تولیدات خاص منفرد، بیشتر احساس میشود. وجود پول مستلزم تصور جدائی ارزش چیزها از جوهر مادی آنهاست.

* دست نوشته های اقتصادی و فلسفی

اگر محصول کار به کارگر تعلق نداشته باشد، اگر این محصول چون نیروئی بیگانه در برابر او قد علم میکند، فقط از آن جهت است که به آدم دیگری غیر از کارگر تعلق دارد. اگر فعالیت کارگر مایه عذاب و شکنجۀ اوست، پس باید برای دیگری منبع لذت و شادمانی زندگی اش باشد. نه خدا، نه طبیعت، بلکه فقط خود آدمی است که میتواند این نیروی بیگانه بر آدمی باشد.

* سرمایه (کاپیتال)

بمحض آنکه ابزار از آلتی در دست انسان مبدل به جزئی از یک دستگاه مکانیکى، مبدل به جزئی از یک ماشین شد، مکانیزم محرک نیز شکل مستقلی یافت که از قید محدودیت‌های نیروی انسانی بکلى آزاد بود. و همین که چنین شد، یک تک ماشین، که تا اینجا مورد بررسى ما بوده است، به مرتبۀ جزئى از اجزای یک سیستم تولید ماشینى سقوط کرد.

top