راعش و «چشم انداز»های نوین در خاورسیاه!
چهارشنبه 5 فوریه 2031 !
خبرگزاری بی بی سی:
به گزارش خطاءالدین غیاث آبادی بن کامرون، خبرنگار انگلیسی الاصل بی بی سی در شهر الحماریه (بغداد سابق) امروز پس از 34 روز نبرد خونین در بلاد خارستان که به شکست آخرین صفوف مقاومت نیروهای تروریستی تکفاب Takfab و سقوط شهر خارآباد (مشهد سابق) به دست نیروهای نظامی راعش (راهزنان عراق و شام – Ra’ish) منجر گردید، طرح ژئوپولیتیک خاورسیاه (الشرق الاسود - Black East) به نتیجه نهائی رسید. در پایان این درگیری ها که به گفتۀ کارشناسان سیاسی بین المللی،به معنی پایان قطعی مقاومت گروه های تروریستی تکفاب نیز محسوب می شود، خانم هاماری کلینتون رئیس جمهور ایالات متحدهدر یک کنفرانس مطبوعاتی پیام تبریک خود را به خلیفۀ اعظم خلافات متحدۀ شرق الاسود، الحمارالله خلیفۀ سنت الفاجعین President Caliph Hemarollah، ارسال داشت و قاطعیت نیروهای نینجا - کماندوئی راعش در نابودی و در هم کوبیدن گروه های تروریستی تکفاب را نیز قویاً تحسین کرد.
وضعیت اسرای جنگی
سرهنگ عقید عبدالحلیم نینجا Colonel Aghid Abdolhalim Ninja، فرمانده نیروهای کماندوئی سیاه پوش راعش، ضمن ابراز خرسندی از این پیروزی بزرگ، دوباره اعلام کرد که در احادیث و روایات «سنت الفاجعین» مفهومی به نام «اسیر جنگی» وجود ندارد و کلیه سربازان دستگیر شده از نیروهای تکفاب بدون محاکمه کشته خواهند شد. این سربازان دستگیر شده، به رسم همیشگی سنت الفاجعین، ابتدا با اره شدن دست و پایشان توسط اره برقی به صراط الفاجعین هدایت شده و سپس در حومۀ شهر ویرانۀ خارآباد، روی شنهای صحرائی بلاد خارستان قرار داده میشوند تا از خونریزی و تشنگی به درک واصل شوند.
در پی این پیام، خانم اسپورتی پیلاتز Sporty Pilates دیدبان حقوق بشر در خلافات متحدۀ شرق الاسود، از سرهنگ عقید عبدالحلیم نینجا قویاً درخواست کرد تا پایه ای ترین اصول حقوق بشر در مورد سربازان اسیر شدۀ تکفاب را نادیده نگیرد و با ارجاع به «اصل آبکی منشور»، یعنی اصل دویست و سی و چهارم منشور استوانه ای حقوق بشر مبنی بر اینکه «هر انسانی آزاد است تا درست قبل از مرگش آب بنوشد» از نیروهای راعش درخواست کرد تا پس از اره کردن دست و پای این سربازان، قبل از مرگ آنها یک قمقمه آب در دهانشان خالی کنند! سرهنگ عقید عبدالحلیم نینجا هنوز به این درخواست پاسخی نداده است.
پس از این پیروزی بزرگ و برقراری نظم نوین در شش بلاد (استان) خلافات متحدۀ شرق الاسود، یعنی استانهای الفاتحه (هندوستان قدیم)، بلاد خارستان (ایران سابق)، بلاد کورستان (کردستان سابق)، بلاد الحماریه (عراق قدیم)، بلاد عقربستان (عربستان سابق) و استان البرهوت (طرفهای شمال آفریقا) دیگر هیچ مانعی برای برقراری پروتکل های تجارت منحصرۀ نوین جهانی «نیواکونوپولی» New Econopoly میان خلافات متحدۀ شرق الاسود و ایالات متحدۀ آمریکا وجود ندارد.
گسترۀ جغرافیائی سیاسی شرق الاسود (خاورسیاه)
پیشینۀ و تاریخچۀ نیروهای تروریستی تکفاب
در سال 2021 و در پی مقاومت های شدید در برابر پیشروی راعش (راهزنان عراق و شام) در بلاد کورستان (کردستان قدیم) و به دلیل نقض دائم حقوق بشر توسط این نیروهای کرد، سازمان دول متصل (سازمان ملل متحد سابق) طی قطعنامه ای این نیروها را به مرگ در زیر بمباران شیمیائی محکوم کرد. در پی این قطعنامه نیروهای نظامی متفق راعش و ایالات متحده طی 45 روز بمباران شیمیائی مناطق کردنشین توسط بمب های «بلایند انجل» (فرشته کور Blind Angel) که موجب از میان رفتن بینائی همه افراد در معرض این سلاح شیمیائی می گردد، پیروزی نیروهای راعش در کردستان سابق را تضمین کردند. در پی نابینا شدن تمامی ساکنین این بلاد، خلافات متحدۀ شرق الاسود نام این بلاد را از استان کردستان به بلاد کورستان تغییر داد.
در پی این واقعه، شوراهای کارگران و زحمتکشان، همۀ قطعنامه های سازمان دول متصل مبنی بر تروریستی بودن هرگونه تشکل کارگری را نادیده گرفته و با اتحاد کارگری میان شوراهای ترک و کرد و فارس و افغان و بقیه بنی آدم (ت.ک.ف.ا.ب - تکفاب) به مقاومت بر علیه حملات راعش ادامه دادند.
در حالیکه هم سازمان مجاهدین ایران و هم دولتی های ایران از الیگارش های مالی گرفته تا تمامی متصلین سبز و آبی و زرد به بنگاه های آسمانی و کیهانی در ایران و سایر کشورها (که به اصطلاح امروزی به «بچه متصل»ها معروف هستند) پس از پیوستن به نیروهای راعش و تشکیل ائتلاف «متصلین» با ایجاد تغییرات ژئوپولیتیک به سوی تشکیل خاورسیاه همکاری کردند، اما شوراهای کارگری با شعار «یا سوسیالیسم یا بربریت شرق الاسود!» به مقاومت آزاردهنده ای در برابر نیروهای حافظ صلح راعش پرداختند و در این مقاومت از هیچ عمل تروریستی حتی فعالیت های معلوم الحالی مانند دفاع از خانه و زندگی و زن و بچۀ خود فروگذار نکردند.
در سال 2024 شورای امنیت سازمان دول متصل، پس از اضافه کردن بند دویست و دوم به منشور حقوق بشر مبنی بر اینکه «هر انسانی آزاد است تا خانه و زندگی بنی آدم را ویران کند و زن و بچه آنها را اسیر کرده و به آنها تجاوز نماید!» تمامی فعالیت های اجتماعی، سیاسی و نظامی تکفاب را مبنی بر دفاع کوچه به کوچه و خانه به خانه از شهرهای محل زندگی خود، نقض کامل حقوق بشر و عملیاتی تروریستی و مشمول اشد مجازات اعلام کرد.
خطبۀ تقتقیه
از مشهورترین خطبات حمارالله خلیفۀ سنت الفاجعین، خطبه تقتقیه است که در مراسم عید فسق ایراد شده است. این خطبه به خاطر کوتاه بودنش و به دلیل اینکه بعد از ایراد آن کلیه سربازان نینجای راعش به شلیک تیر هوائی پرداختند، به خطبه تقتقیه معروف است و متن آن به قرار زیر است:
الراع آکبار
راع اراه ارا الراع
یا ایهالفاجعین و المتصلین
یا ایهالقوم الفجیع و القشید
به نام هارون الرشید
همه کمونیست ها را بکشید!
السلام علیکم و رحمت الراع و برکاته
وضعیت اقتصادی شرق الاسود
به حمدالراع و المنه اوضاع اقتصادی بدک نیست. خلافات متحدۀ شرق الاسود با ایجاد واحد پولی جدید در همه بلادهای شرق الاسود به وضعیت اقتصادی این بلادها سامان داد. این واحد پولی «راع» نامیده میشود و همیشه معادل یک دلار است: یک راع = یک دلار
به رسم دزدان دریائی مقادیر مختلف این واحد پولی به قرار زیر بیان میشود:
یک اسکلت = 100 راع
یک شمشیر = 1000 راع
یک صندوق گنج = 100000 راع
یک کشتی = یک میلیون راع
در شهر الحماریه قیمت یک دستگاه آپارتمان سوخته در محله فرجامیه (بالا شهر) معادل دو صندوق (یا 200 شمشیر) و در محله میدان سوسک (پائین شهر) معادل نیم صندوق (یا 50 شمشیر) است.
خلافات متحدۀ شرق الاسود با «نفی» همۀ شیوه های تولید متعارف در بلادهای خلافت، شیوۀ تولید پسانوین و پیشامدرنی به نام «شیوۀ تولید راهزنی» را مقرر کرده است که در آن معنای تولید و غصب یکسان است. بنی آدم در شرق الاسود هیچ مالکیتی بر زندگی و معیشت و زن و فرزندان خود ندارند و این مالکیت میتواند به طور شبانه (و یا روزانه) توسط داروغه های نینجا و مأمور خلیفه نقض شود و زندگی و زن و بچۀ بنی آدم به عنوان «اموال الفاجعین» به محل های استفاده شخصی جماعت خلافت منتقل گردند.
از اینرو بعضی «کمونیست»های خارج از کشوری باور کرده اند که این مناسبات راهزنی به دلیل نفی شبانۀ «مالکیت» اثرات بسیار مترقی بر وضعیت اجتماعی شرق الاسود داشته و به «نفی مناسبات موجود!!!» منجر خواهد شد.
پایان عملیات تروریستی تکفاب
پس از اینکه در تابستان سال 2024 سازمان دول مرتبط طی سه قطعنامه پیاپی کلیه فعالیت های تکفاب را تروریستی و ناقض حقوق بشر قلمداد کرد و از ارتش ناعش (ناتوی سابق) درخواست نمود تا از طریق بمباران حافظ صلح به این مقاومت ها پایان دهد. پس از دو سال لابی سیاسی و بین المللی، بالاخره در پائیز سال 2026 نیروهای متحد راعش و ناعش، شهرهای الصنندج (سنندج سابق)، الطبریض (تبریز سابق)، الشیراض (شیراز سابق)، الاسفحانیه (اصفهان قدیم) و الطرانیه (تهران قدیم) را هدف حملات اتمی توسط بمب های «کانیبال-2» Cannibal-2مجهز به کلاهک اتمی حافظ صلح «هولوکاستر» Holocauster قرار دادند.
از این شهرها به جز چند خاطرۀ تاریخی چیز دیگری باقی نمانده است.
پس از این حملات، به دلیل اینکه طبق نظر کارشناسان و متخصصین کشاورزی، در این مناطق هیچ گیاه دیگری به جز خار بیابان قابل روئیدن نیست؛ خلافات متحدۀ شرق الاسود این استان را بلاد خارستان نام نهاد.
نیروهای تروریستی مقاومت تکفاب با عقب نشینی به خارآباد (مشهد سابق) به مقاومت زیرزمینی ادامه داده و با کندن تونلهای ضد اتمی در بیابانهای خارآباد به عملیات تروریستی و ناقض حقوق بشر بر علیه نیروهای حافظ صلح خلافات متحدۀ شرق الاسود ادامه دادند.
امروز این مقاومت ها پایان یافته است و جامعۀ صلح بین المللی می تواند نگرانی های خود را از عملیات تروریستی گروههای تکفاب، تمام شده تلقی کند.
به گفته کارشناسان اقتصادی، برقراری پروتکل های تجارت منحصرۀ نوین (نیواکونوپولی) تأثیرات بسیار مثبتی بر اقتصاد ترانس آتلانتیک به ویژه انباشت سرمایه در ایالات متحده آمریکا خواهد داشت.
پس از شکست تکفاب، اخبار اقتصادی حاکی از اینست که داوجونز با افزایش 2.56 درصد، نسدک با افزایش 3.91 درصد، بی بی سی گلوبال با افزایش 6.4 درصد شاخص های بسیار سریع رشد اقتصادی در پروتکل های نیواکونوپولی را به نمایش میگذارند.
ورزش در شرق الاسود
شکست تکفاب باعث افزایش علاقه به ورزش در بلادهای خلافات متحدۀ شرق الاسود شده است.
به مناسبت پیروزی نیروهای راعش بر آخرین مقاومت های تکفاب، نخستین دوره مسابقات قهرمانی کشور هدبال Headball با شرکت شش بلاد خلافات متحدۀ شرق الاسود در شهر الحماریه (بغداد سابق) برگزار می گردد. به گزارشی تصویری از مسابقۀ افتتاحیه این دوره مسابقات قهرمانی کشور هدبال (فوتبال با کلۀ آدمها) که میان تیم های بلاد الفاتحه و بلاد الحماریه برگزار می شود، توجه کنید:
https://www.youtube.com/watch?v=j6zdqV0d8O0
نتیجه گیری از این گزارش خبری
در صحنه های درگیری میان کماندوهای نینجای حافظ صلح راعش و آخرین باقی ماندگان نیروهای تروریستی تکفاب، حتی دیده میشود که این سربازان با وقاحت تمام تا آخرین لحظه حیات خود شعار پیشاسیاسی و عقب ماندۀ «یا سوسیالیسم یا بربریت شرق الاسود» را تکرار میکنند و یا حتی شعارهائی شبیه به این را روی بدنهای خود خالکوبی کرده اند. نیروهای حافظ صلح ناعش و راعش برای از میان بردن آخرین اثرات این تفکرات عقب مانده، افراد دستگیر شده ای را که دارای اینگونه خالکوبی ها باشند ابتدا در بشکۀ قیر داغ می اندازند تا پوست بدنشان کنده شود و سپس آنها را میسوزانند.
مادۀ دویست و چهارم منشور حقوق بشر میگوید: «هر انسانی آزاد است تا پوست تن هر آدم دیگری که در شرق الاسود از سوسیالیسم حرف زده باشد را بکند و او را بسوزاند، و این از ابتدائی ترین حقوق بشر است!»
[توضیح: ای که ... توی این بشر و اینجور حقوق هایش!]
خلاصه اینکه تثبیت خلافات متحدۀ شرق الاسود، اجرای «پیش شرط»های تجارت منحصرۀ نوین نیواکونوپولی و وضعیت ژئوپولیتیک جدید شرق الاسود یا خاورسیاه (خاورمیانه قدیم) «چشم انداز»های بسیار امید بخشی را برای رشد و شکوفائی اقتصادی در جامعۀ جهانی ایجاد خواهد کرد!
خطاءالدین غیاث آبادی بن کامرون
خبرنگار بی بی سی
خلافات متحدۀ شرق الاسود United Caliphate of Black East - UCBE
الحماریه Alhemaria
چهارشنبه 5 فوریه 2031
(ترجمه از منبعی نامعلوم!)
بابک پایور
یادداشتها
خاطرات یک دوست ـ قسمت سیوچهارم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیوسوم
رئیس ساواک آمد و بهبازجو چیزهایی گفت، و او هم دستور فلک کردن مرا داد. این تجربهی تازهای بود از کتک خوردن. یک چوب بهطول بیش از یک متر و بهقطر حدود پنج سانت، از دو سرش یک طناب کتانی ضخیم گذرانده بودند. شبیه یک کمان، اما با آزادی بیش از طول طناب. دو پا را از مچ بین چوب و طناب میگذاشتند و چوب را میپیچاندند تا پا بین طناب و چوب صفت میشد. شکنجهشونده روی زمین بهپشت قرار داشت و چوبِ فلک در دست دو نفر بود که ایستاده بودند. کفِ پا آمادهی شلاق خوردن بود؛ و شلاق هم همان کابل برق چند لایه بود. تعدادی زدند، اما خیلی ادامه ندادند. چوب را شُل کردند و پاهای کبود و ورم کرده آزاد شد. اینجا دیگر مثل بازجوییهای اوین دستور «پاشو راه برو» در کار نبود. جالب اینکه چشمبند و دستبند دوباره بهکار گرفته شد. اینبار یک پابند هم بهپاها زدند. وسیلهای مثل دستبند، اما ضخیمتر و با زنجیری بلندتر، بهحدی که میتوانستی فقط قدمهای کوتاه برداری.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت سیوسوم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیودوم
ملاقات بههم خورد و تنها من توانستم بهمادرم در اندک فرصتی برسانم که چیزی نگوید. او که قبلها هم چندبار بازخواست شده بود، در پیگیریهای افسران زندان چیزی را بُروز نداده بود. من را هم بهوسیله معاون زندان و افسر مربوطه با تحدید، بازپرسی کردند و نتیجهای عایدشان نشد. ملاقات را قطع کردند. احمد م.ع. (برادر اسماعیل از اعدامیهای سیاهکل) که خودش هم در جریانات مسلحانه فعال و زندانی شده بود در جریان قرار گرفت. او مسئول مراجعه بهافسر نگهبان و حلوفصل موضوعات بند ما بود . وی بهاتفاق آقای حجری به«زیر هشت» رفتند و بهشدت بهرفتار افسر نگهبان اعتراض کردند و مورد بلعیدن چیزی از جانب مرا رد کرده بودند. با مداخلهی رئیس زندان و بهدستور او ملاقات غیرحضوری را دایر کرده و فقط یک دیده بوسی آخر را اجازه دادند. در داخل بند هم زمزمه اعتصاب و اعتراض پیش آمد که بهسرانجام نرسید. بهنظر میرسید همه چیز رفع و رجوع شده باشد. با توجه بهجوّ بند تعداد کمی از افراد در جریان جزئیات حادثه قرار گرفتند. این مورد توسط مسئول زیر هشت بند و آقای حجری مدیریت شد.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت سیودوم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیویکم
اولین تبعیدیها از هر دو زندان شماره چهار و سه همزمان فراخوانده شدند و بهزندان برازجان اعزام شدند. در زندان شماره سه قصر همهی زندانیان برای بدرقه بهراهرو آمدند و در دو طرف آن صف بستند. با ریتم «هو، هو، هوشی مین» (ضرب تب، تب، تب-تب تب) دست میزدند. افرادی که برای اعزام فراخوانده شده بودند، از انتهای صف بهسمت درِ بند (زیر هشت) حرکت میکردند و با تک تک افراد دست میدادند و روبوسی میکردند. برخی میگریستند و برخی یاران همرزمشان را در بغل گرفته، میفشردند. روحیه همه خیلی بالا بود و با پاسخ رفتاری و کلامی کسانیکه بهتبعبد برده میشدند، بهدرود میگفتند. شعارها از جمله اینچنین بود: «امید بهپیروزی آتی خلق قهرمان».
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت سیویکم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیام
عبدالحسین، مهندس مکانیک و اهل لنگرود؛ مردی دانا و کم صحبت، اما طنزگو بود. او ازهمهی افراد این گروهِ محاکمه مسنتر بود. برادرش عبدالرضا بیشتر در سایه قرار داشت.
عباس، دانشجوی رشتهی دامپزشکی بود. او را از بیرون زندان میشناختم. زمانیکه عباس تحت تعقیب و فراری بود، مدتی با ما زندگی میکرد. رابطه ما از طرف او و من لو نرفته بود. خیلی کتک خورده بودم که ارتباطات و اطلاعاتم را بگویم. از ارتباطهای من، فریبرز و احمد با اسم مستعار گفته شده بودند. فریبرز هفتهی قبل از من دستگیر شده بود و احمد حدود سه سال بعد دستگیر شد.
سی سال بعد، از احترام و اعتبار اجتماعی عباس در ایلام و اصفهان باخبر شدم. من اینطور خبر شدم که «او که در زندان بهلحاظ روحی آسیب دیده بود.» شاید هم بهاین نتیجه رسیده بود که با مبارزهی مسلحانه و سیاسی خداحافظی کند.»
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت سیام
چند پاراگرافِ آخر از قسمت بیستمونهم
البته غلام بعد از این مواجهه و توضیح خبری برایم شرح داد که لازم بوده اصل مسئله را با چند نفر درمیان میگذاشته و از این دو نفر برای تمایل بهمشارکت سئوال میکرده که حاضر بهفرار هستند؟ هر دو نپذیرفته بودند، اما عضو سلول یک (کسی که خبر را بهما میداد و علی را هم بهشهادت میگرفت) ضمن آرزوی موفقیت، قبول نکرده بود. ولی شخص سلول دیگر اساساً چنین اقدامی را ناموفق و بهشدت برعلیه جو زندان و در جهت تشدید سرکوب ساواک دیده بود. اما گویا غلام نتوانسته بود که مصلحتی با وی موافقت کند و ذهن او را از این ماجرا پَرت کند. مثلاً خودش را مجاب و موافق با ادله وی نشان دهد. شاید هم با وی بحث کرده بوده که من نمیدانم. در واقع، این رفیق ما حرکت را یک جوری «وِتو» کرده بود. اما موجبی برای کسی ایجاد نکرده بود. آن روز و آن شب همه جا را دو بار توسط مسئول بند بازدید کردند. مسئول نگهبان تذکر داد که درِ اتاقها(سلولها) اصلاً بسته نشود.
ادامه مطلب...* مبارزات کارگری در ایران:
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»- قسمت دوم
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»
- بیانیه شماره دوم کمیته دفاع از کارگران اعتصابی
- تشکل مستقلِ محدود یا تشکل «گسترده»ی وابسته؟!
- این یک بیانیهی کارگری نیست!
- آیا کافکا بهایران هم میرود تا از هفتتپه بازدید کند !؟
- نامهای برای تو رفیق
- مبارزه طبقاتی و حداقل مزد
- ما و سوسیال دمکراسی- قسمت اول
- تجمع اول ماه می: بازخوانی مواضع
- از عصیان همگانی برعلیه گرانی تا قیام انقلابی برعلیه نظام سرمایهداری!؟
- ائتلاف مقدس
- وقتی سکه یک پول سیاه است!
- دو زمین [در امر مبارزهی طبقاتی]
- «شوراگراییِ» خردهبورژوایی و اسماعیل بخشی
- در مذمت قیام بیسر!
- هفتتپه، تاکتیکها و راستای طبقاتی
- تقاضای حکم اعدام برای «جرجیس»!؟
- سکۀ ضرب شدۀ فمنیسم
- نکاتی درباره اعتصاب معلمان
- تردستی و تاریخ، در نقد محمدرضا سوداگر و سید جواد طباطبایی
- دختران مصلوب خیابان انقلاب
- «رژیمچنج» یا سرنگونی سوسیالیستی؟!
- هفتتپه و پاسخی دوستانه بهسؤال یک دوست
- اتحادیه آزاد در هفتتپه چکار میکند؟
- دربارهی جنبش 96؛ سرنگونی یا انقلاب اجتماعی!؟
- دربارهی ماهیت و راهکارهای سیاسیـطبقاتی جنبش دیماه 96
- زلزلهی کرمانشاه، ستیز جناحها و جایگاه چپِ آکسیونیست!؟
- «اتحادیه مستقل کارگران ایران» از تخیل تا شایعه
- هزارتوی تعیین دستمزد در آینه هزارتوی چپهای منفرد و «متشکل»
- شلاق در مقابله با نوزایی در جنبش کارگری
- اعتماد کارگران رایگان بهدست نمیآید
- زحمتکشان آذری زبان در بیراههی «ستم ملی»
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت دوم)
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت اول)
- در اندوه مرگ یک رفیق
- دفاع از جنبش مستقل کارگری
- اطلاعیه پایان همکاری با «اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران در ایران»
- امضا برعلیه «دولت»، اما با کمک حکومتیان ضد«دولت»!!
- توطئهی خانه «کارگر»؛ کارگر ایرانی افغانیتبار و سازمانیابی طبقاتی در ایران
- تفاهم هستهای؛ جام زهر یا تحول استراتژیک
- نه، خون کارگر افغانی بنفش نیست؟
- تبریک بهبووورژواهای ناب ایرانی
- همچنان ایستاده ایم
- دربارهی امکانات، ملزومات و ضرورت تشکل طبقاتی کارگران
- من شارلی ابدو نیستم
- دربارهی خطابیه رضا رخشان بهمعدنچیان دنباس
- قطع همکاری با سایت امید یا «تدارک کمونیستی»
- ایجاد حزب کمونیستی طبقهی کارگر یا التجا بهنهادهای حقوقبشری!؟
- تکذیبیه اسانلو و نجواهای یک متکبر گوشهنشین!
- ائتلافهای جدید، از طرفداران مجمع عمومی تا پیروان محجوب{*}
- دلم برای اسانلو میسوزد!
- اسانلو، گذر از سوءِ تفاهم، بهسوی «تفاهم»!
- نامهی سرگشاده بهدوستانم در اتحاد بینالمللی حمایت از کارگران
- «لیبر استارت»، «کنفرانس استانبول» و «هیستادروت»
- «لیبر استارت»، «سولیداریتیسنتر» و «اتحاد بینالمللی...»
- «جنبش» مجامع عمومی!! بورژوایی یا کارگری؟
- خودشیفتگی در مقابل حقیقت سخت زندگی
- فعالین کارگری، کجای این «جنبش» ایستادهاند؟
- چکامهی آینده یا مرثیه برای گذشته؟
- کندوکاوی در ماهیت «جنگ» و «کمیتهی ضدجنگ»
- کالبدشکافی یک پرخاش
- توطئهی احیای «خانهکارگر» را افشا کنیم
- کالبدشکافیِ یک فریب
- سندیکای شرکت واحد، رفرمیسم و انقلاب سوسیالیستی
* کتاب و داستان کوتاه:
- دولت پلیسیجهانی
- نقد و بازخوانى آنچه بر من گذشت
- بازنویسی کاپیتال جلد سوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد دوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد اول، ایرج اسکندری
- کتاب سرمایهداری و نسلکشی ساختاری
- آگاهی طبقاتی-سوسیالیستی، تحزب انقلابی-کمونیستی و کسب پرولتاریایی قدرت...
- الفبای کمونیسم
- کتابِ پسنشینیِ انقلاب روسیه 24-1920
- در دفاع از انقلاب اکتبر
- نظریه عمومی حقوق و مارکسیسم
- آ. کولنتای - اپوزیسیون کارگری
- آخرین آواز ققنوس
- اوضاعِ بوقلمونی و دبیرکل
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- آغاز پرولترها
- آیا سایهها درست میاندیشند؟
- دادگاه عدل آشکار سرمایه
- نبرد رخساره
- آلاهو... چی فرمودین؟! (نمایشنامه در هفت پرده)
- اعتراض نیروی کار در اروپا
- یادی از دوستی و دوستان
- خندۀ اسب چوبی
- پرکاد کوچک
- راعش و «چشم انداز»های نوین در خاورسیاه!
- داستان کوتاه: قایق های رودخانه هودسون
- روبسپیر و انقلاب فرانسه
- موتسارت، پیش درآمدی بر انقلاب
- تاریخ کمون پاریس - لیسا گاره
- ژنرال عبدالکریم لاهیجی و روزشمار حمله اتمی به تهران
* کارگاه هنر و ادبیات کارگری
- شاعر و انقلاب
- نام مرا تمام جهان میداند: کارگرم
- «فروشنده»ی اصغر فرهادی برعلیه «مرگ فروشنده»ی آرتور میلر
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- و اما قصهگوی دروغپرداز!؟
- جغد شوم جنگ
- سرود پرولتاریا
- سرود پرچم سرخ
- به آنها که پس از ما به دنیا می آیند
- بافق (کاری از پویان و ناصر فرد)
- انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود
- اگر کوسه ها آدم بودند
- سوما - ترکیه
- پول - برتولت برشت
- سری با من به شام بیا
- کارل مارکس و شکسپیر
- اودسای خونین
* ترجمه:
- رفرمیستها هم اضمحلال را دریافتهاند
- .بررسی نظریه انقلاب مداوم
- آنتونیو نگری ـ امپراتوری / محدودیتهای نظری و عملی آتونومیستها
- آیا اشغال وال استریت کمونیسم است؟[*]
- اتحادیه ها و دیکتاتوری پرولتاریا
- اجلاس تغییرات اقلیمیِ گلاسکو
- اصلاحات اقتصادی چین و گشایش در چهلمین سال دستآوردهای گذشته و چالشهای پیشِرو
- امپراتوری پساانسانی سرمایهداری[1]
- انقلاب مداوم
- انگلس: نظریهپرداز انقلاب و نظریهپرداز جنگ
- بُرهههای تاریخیِ راهبر بهوضعیت کنونی: انقلاب جهانی یا تجدید آرایش سرمایه؟
- بوروتبا: انتخابات در برابر لوله تفنگ فاشیسم!
- پناهندگی 438 سرباز اوکراینی به روسیه
- پیدایش حومه نشینان فقیر در آمریکا
- پیرامون رابطه خودسازمانیابی طبقه کارگر با حزب پیشگام
- تأملات مقدماتی در مورد کروناویروس و پیآیندهای آن
- تاوان تاریخی [انقلابی روسیه]
- تروریسم بهاصطلاح نوین[!]
- جنبش شوراهای کارخانه در تورین
- جنبش مردم یا چرخهی «سازمانهای غیردولتی»
- جوانان و مردم فقیر قربانیان اصلی بحران در کشورهای ثروتمند
- چرا امپریالیسم [همواره] بهنسلکشی باز میگردد؟
- دستان اوباما در اودسا به خون آغشته است!
- رهایی، دانش و سیاست از دیدگاه مارکس
- روسپیگری و روشهای مبارزه با آن
- سرگذشت 8 زن در روند انقلاب روسیه
- سقوط MH17 توسط جنگنده های نیروی هوائی اوکراین
- سکوت را بشکنید! یک جنگ جهانی دیگر از دور دیده میشود!
- سه تصویر از «رؤیای آمریکایی»
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- شاعر و انقلاب
- فساد در اتحادیههای کارگری کانادا
- فقر کودکان در بریتانیا
- قرائت گرامشی
- کمون پاریس و قدرت کارگری
- گروه 20، تجارت و ثبات مالی
- لایحه موسوم به«حق کار»، میخواهد کارگران را بهکشتن بدهد
- ماركس و خودرهایی
- ماركسیستها و مذهب ـ دیروز و امروز
- مانیفست برابری فرانسوا نوئل بابوف معروف بهگراکوس[1]
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- ملاحظاتی درباره تاریخ انترناسیونال اول
- ممنوعیت حزب کمونیست: گامی به سوی دیکتاتوری
- نقش کثیف غرب در سوریه
- نگاهی روششناسانه بهمالتیتود [انبوه بسیارگونه]
- واپسین خواستهی جو هیل
- واپسین نامهی گراکوس بابوف بههمسر و فرزندانش بههمراه خلاصهای از زندگی او
- ویروس کرونا و بحران سرمایه داری جهانی
- یک نگاه سوسیالیستی بهسرزمینی زیر شلاق آپارتاید سرمایه