دو نکته دربارهی دو انتخابات فرانسه ـ ایران
مصلحت نظام (البته براساس تشخیص آن نهادهایی که ضمن تابعیت از قانونمندی نظام جهانی سرمایه، درعینحال قابل تعبیر بهمحکمترین پایههای «نظام» ولایت فقیه نیز هستند) در این استکه هم روحانی انتخاب شود و هم رئیسی رأی قابل توجهی نصیب خود کند. انتخاب روحانی دلبری از بلوک سرمایهداری ترانس آتلانتیک را بهذهن متبادر میکند؛ و رأی بالای رئیسی احتمال وجود یک «رهبر» دیگر را برای چندین سال افزایش میدهد.
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
دو نکته دربارهی دو انتخابات
فرانسه ـ ایران
مقدمتاً لازم بهتوضیح استکه دو نکتهای که در ادامهی این یادداشت میآید، بههیچوجه ادعای تحلیل جامع و مانع و حتی یک تحلیل مختصر را هم ندارد. اینها فقط ارائهی تصویرهای واقعی است. یکی از دوستانم که در فرانسه زندگی میکند، چند جملهای از طریق «تلگرام» برایم فرستاد و من آن را بهعنوان یک نکته در مورد انتخابات ریاست جمهوری در فرانسه در اینجا عیناً (البته با رسمالخط خودم) نقل میکنم. نکتهی دوم حاصل گفتگوی تلفنی با یکی از دوستان قدیمی است که در ایران زندگی میکند. بنابراین، در رابطه با ارائهی نکتهی اول که بهفرانسه مربوط است، من فقط بازتابدهندهی یادداشت تلگرامی یکی از دوستان هستم. اما در مورد نکتهی دوم که بهایران نظر دارد، من نقش راوی را دارم و ازآنجاکه مطلب را از حافظه نقل میکنم، شاید بیتأثیر از نگاه من بهانتخابات ریاست جمهوری در ایران نباشد.
ضمناً باید توضیح بدهم که انتشار این دو نکته بهمعنی تأیید آنها نیست؛ اما عکس قضیه هم مصداق چندانی ندارد. حقیقت این استکه گرچه من شناخت چندانی از توازن نیروهای طبقاتی در فرانسه ندارم؛ اما در برآیندی که از یکسو حاصل مقایسهی وضعیت کنونی هلند با وضعیت کنونی فرانسه است، و از دیگر سو تاریخ مبارزهی طبقاتی در فرانسه را بهحساب میآورد، بهاین نتیجه میرسم که پیشیینی این دوست عزیزم خیلی خوشبینانه است. اما در مورد ایران، علیرغم شناخت بسیاری از روندهای مربوط بهمبارزهی طبقاتی در ایران، بهدلیل عدم حضور در صحنه توان ابراز مخالفت با نکات مطرح شده توسط دوست نازنین در ایران را ندارم.
*****
نکتهی اول ـ فرانسه
حتماً انتخابات فرانسه رو دنبال کردی، مکَرون 1/66% و راسیستهای افراطی (مارین لوپن) 9/32% رأی آوردند.
اولین سورپرایز این است که تقریباً 32% رأی دهندگان نه بهمکرون و نه بهلوپن رأی، [بههیچکدام] رأی ندادند. این افراد 17 میلیون نفر هستند. در تاریخ انتخابات فرانسه این اولین باری است که بعد ار 38 سال چنین اتفاقی میافتد؛ یعنی: 17 میلیون یا رأی سفید دادهاند و یا اصلاً در انتخابات شرکت نکردهاند.
دومین سورپرایز این است که جمهوریخواهان (راستها و لیبرالها) و سوسیال دمکراتها (سوسیالیستهای خاویارخور) اولین بار است که بعد از بیش از 50 سال، هردو باهم، در دور اول انتخابات حذف شدند.
سومین سورپرایز این استکه مِلانشون (گروه یاغیگران فرانسه که در بین کارگران فرانسه و مخصوصاً در میان جوانها نفوذ زیادی دارد) در دور اول تقریباً 20% رأی آورد؛ یعنی: در حدود 7 میلیون و دویست هزار نفر. و این اولین باری است که بعد از 30 سال چنین اتفاقی میافتد.
چهارمین سورپرازی اینکه در کل یاغیگران بیشترین رأی جوانان را بهخود اختصاص دادند. این یعنی: 27% جوانان فرانسه؛ درصورتی که مکرون که در کل 66% آرا را بهخود اختصاص داده، فقط 22% جوانان بهاو رأی دادهاند. بدینترتیب، در ماههای آینده شاهد حرکتهای رادیکال اجتماعی در خیابانها خواهیم بود که کاملاً با حرکتهایی که از 40 سال پیش شاهد آن بودهایم، فرق خواهد داشت. [قابل پیشبینی استکه] در جریان این مبارزات ایدههای مبارزات متحد طبقهی کارگر اروپا درحال بستن نطفههای خود خواهد بود. در راه بهبود این اتحاد بایستی جنبشهای رادیکال در اروپا و کل جهان متحد شوند.
پنجمین سورپرایز این استکه راستهای افراطی حدود 11 میلیون رأی بهخود اختصاص دادند. آنها دربین دهقانان فقیر، دهقانان نیمه مرفه، مالکین گلهدار (گاو، گوسفند، خوک، مرغ و خروس، اردک و غیره) در مناطق روستایی و دهقانیِ دورافتاده نفوذ فراوانی دارند. آنها توانستهاند، چند درصد از کارگران را نیز بهدنبال خود بکشند که در تاریخ انتخابات فرانسه بینظیر بوده است.
با توجه بهتقسیمبندیهای ذکر شده در بالا، ماههای آینده در فرانسه تعیینکننده سیاستها و ادامه مبارزات کارگران و زحمتکشان فرانسه و اروپا خواهد بود.
راستگرایان افراطی بیبرنامه نیستند. آنها میخواستند زیر شعار فرانسویها در اولویت قرار دارند، و خارجیها بایستی برگردند، مرزهای فرانسه را بهروی آوارگان جنگ در خاورمیانه، آفریقا و غیره ببندند؛ البته تحت این شعار که مسلمانهای تروریست در میان پناهندگان وارد فرانسه میشوند.
کلمه پوپولیست اختراع کاملا تهی از محتواست که در چند سال اخیر بهزبانها انداخته شده است. در برنامههای تلویزیونی برای اینکه جوانان را (که 27 درصدشان بهیاغیگرایان رأی دادند) بکوبند، مارک پوپولیستی بهآنها میزنند. درصورتیکه آنها مخالف سیستم ضدانسانی موجوداند. کلمهی پوپولیست هیچ مفهوم سیاسی پایهای [و طبقاتی] ندارد. این کلمه ساخته و پرداختهی روشنفکرهای حامی سیستم موجود است.
نکتهی دوم ـ ایران
دلم برای یکی از دوستان خوب روزگار گذشته تنگ شده بود. بهاو زنگ زدم. پس از چاقـسلامتی و از دیگران پرسیدن و سلام رسوندنها، گفتگو بهانتخابات رسید. از جزییات گفتگو که بگذریم، نکات برجستهی حرفهای او را در اینجا عیناً (البته بهواسطهی حافظه که هرگز امانتدار نبوده است)، میآورم.
1ـ فراخوان بهتحریم انتخابات توسط افراد و گروههای چپ کارِ مناسبی نیست. چرا؟ برای اینکه ظاهر گفتگوها و نیز کنش و واکنشهای اجتماعی حاکی از این استکه جامعه در کلیت فراطبقاتی و نیز در کنشهای طبقاتی خویش هیچ تأثیری از اینگونه فراخوانها نمیگیرد. بنابراین، هرچه چپها بیشتر در این عرصهها فراخوان بدهند و بهتقابل مستقیم با روندهای حیاتی نظام بپردازند، بیگانگیِ خود با جامعهی ایران را بیشتر بهنمایش میگذارند. مشکل اساسی چپ بهطورکلی در این استکه بهجای تحقیق و بررسی و تحلیل در راستای تدارکِ فرهنگ طبقاتیـکمونیستی، بهطور روزافزونی در نقش فرمانده و فراخواندهنده ظاهر میشود. این شیوه از حرکت بهطور ناخواستهای روی تبادلات مربوط بهمبارزهی طبقاتی تأثیر منفی میگذارد.
2ـ اگر رویداد معجزهگونه روی ندهد، چنین مینماید که تنور انتخابات سردتر از دورهی قبلی نخواهد بود.
3ـ بدنهی اصلی «متوسط»ها که عملاً مدیریت انتخابات را در دست دارند، بهروحانی رأی میدهند. بهعبارت دیگر، رئیس جمهور 4 سال آینده روحانی است. چراکه اولاًـ سنت انتخابات ریاست جمهوری در ایران دو دورهای است؛ دوماًـ غرب با هزار ایما و اشارهی دیپلماتیک نشان داده است که روحانی را ترجیح میدهد و «نظام» نیز ندای این ترجیح را شنیده و پذیرای آن است؛ سوماًـ تنها رقیب محتمل روحانی، احمدینژاد بود که میتوانست رأیِ بخش وسیعی از روستاییان، بخشهای پایینی طبقهی کارگر و خصوصاً تودهی روبهافزایش حاشیهنشینها را بهخود اختصاص دهد.
4ـ منهای چگونگی مسئله، که حتی میتواند آگاهانه نیز باشد، اما کاندید شدن احمدینژاد و رد صلاحیت او ضمن اینکه تنور انتخابات را داغ کرد، درعینحال زمینهی مناسبی برای ابراز وجود ابراهیم رئیسی ایجاد نمود.
5ـ قطبین رقابت در این انتخابات را حسن روحانی و ابراهیم رئیسی تشکیل میدهند. گرچه بهاحتمال قوی برندهی انتخابات حسن روحانی است؛ اما دارودستهی روحانی فقط درصدد برنده شدن در انتخابات نیستند. آنها میکوشند تا درصد آرای رئیسی هرچه کمتر باشد. چراکه رأی بالا برای رئیسی، او را یک قدم بهصدارت مقام «رهبری» (البته پس از آقای خامنهای) نزدیکتر میکند. این مسئلهای استکه افراد، گروهها، «متوسط»ها و پارهجناحهای طرفدار روحانی خواهان آن نیستند. چنین بهنظر میرسد که آنها روی شورای ولایت فقیه حساب بازکردهاند.
6ـ حضور رئیسی در این انتخابات سازای ویژگی آن است. اگر رئیسی نتواند آرای چشمگیری بهدست بیاورد، انتخاب او بهعنوان ولیفقیه بهشدت زیر سؤال خواهد رفت؛ و احتمال شکلگیری شورای ولایت فقیه در آینده افزایش مییابد.
7ـ دو قطب انتخاباتی از هروسیلهای برای جلب توجه و کسب آرای بیشتر استفاده میکنند. شدت رقابت تاجایی استکه این شایعه نیز زمزمه میشود که دارودستهی رئیسی واکنش نیمه سرخورده و نیمه عصیانی کارگران معدن یورت را دامن میزنند تا بتوانند رأی تودهی بسیار وسیع کارگرانی را بهدست بیاورند که مجموعاً شرایطی مشابه جانباختگان معدن یورت دارند.
8ـ مصلحت نظام (البته براساس تشخیص آن نهادهایی که ضمن تابعیت از قانونمندی نظام جهانی سرمایه، درعینحال قابل تعبیر بهمحکمترین پایههای «نظام» ولایت فقیه نیز هستند) در این استکه هم روحانی انتخاب شود و هم رئیسی رأی قابل توجهی نصیب خود کند. انتخاب روحانی دلبری از بلوک سرمایهداری ترانس آتلانتیک را بهذهن متبادر میکند؛ و رأی بالای رئیسی احتمال وجود یک «رهبر» دیگر را برای چندین سال افزایش میدهد. بنابراین چپ در کلیت خویش باید بهگونهای عمل کند که ناخواسته بهسیاهی لشکر این کشمکش تاکتیکیـاستراتژیک تبدیل نشود.
9ـ در رابطه با فاجعهی معدن یورت، چپها باید بهجای تمرکز روی انتخابات، روی این مسئله تحلیل و افشاگری کنند که مرگ 43 معدنچی نمونهی بارز اعدام و قتل دولتی است. باید موجی از همدردیهای طبقاتی در اشکال گوناگون بهراه انداخت. باید تحلیل کرد که شلاق زدن معدنچیان آقدره و محکومیت معدنچیان بافق مقدمهای برای اعدام معدنچیان یورت بوده است.
10ـ این بند ربطی بهحرفهای دوست من ندارد؛ چونکه از وبلاگ «مجلهی تحلیلی اکنون» [اینجا] نقل میکنم، که تصویر قابل توجهی از دعوای قطبهای انتخاباتی در رابطه با اعدامشدگان معدن یورت میدهد: «ستاد انتخاباتی رئیسی، یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، بیانیه داد که تلویزیون چرا سخنان روحانی در جمع کارگران معدن را پخش کرده، اما اعتراض آنان را پخش نکرده است. بسیاری از خبرگزاریها و سایتهای «جریان اصولگرا» در ابعاد گسترده، اعتراضات کارگران را پخش کردند. الیاس نادران، با انتشار عکس کارگران معترض به روحانی، در توئیتی نوشت: «این کارگران دردکشیده و خشمگین، 29 اردیبهشت نسخه دولتِ خسته را میپیچیند! آقایان خیلی دیر به یاد کارگران افتادید». روحانی به معدن رفت تا وانمود کند که گویی منافع کارگران را نمایندگی میکند. اکنون که هو شد، بخشی دیگر از بورژوازی، تصاویر این هو شدن را در ابعاد وسیع منتشر کرد و در مقام «دادخواهی» ظاهر شد تا وانمود کند که گویی منافع کارگران را نمایندگی میکند».
یادداشتها
خاطرات یک دوست ـ قسمت چهلوسوم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت چهلمودوم
ساواک برای پائین نگهداشتن آمار زندانی ها ما را به زندان عادی فرستاده بود. صلیب سرخ از طرقی پیگیر شده بود. برای همین دوباره مارا بزندان عمومی (شماره یک) برگرداند. در بار دوم بازدید صلیب سرخ در بند شش زندان شماره یک قصر بودم.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت چهلودوم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت چهل و یکم
درزمان نسبتا طولانی که در این بند بودم چند بار رسولی سر بازجویی که گویا ریاست بر زندانیان و نظارت بر امور و کنش هایشان را به او سپرده بودند به بازدید از بندها آمد. همه را در راهرو به صف می کردند و او در برابر برخی می ایستاد و لوقوضی می گفت و تحدیدی می کرد. فضای آن روزها بشدت متاثر از کشتارها بود و عموما کسی با او بنرمی برخورد نمی نداشت.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت چهل و یکم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت چهلم
نزدیک به چهار سال آشنایی و دوستی های مان بعنوان هم زندانی از عشرت آباد تا بندهای چهار و پنج و شش زندان شماره یک قصر، گستره متنوعی از تجارب را با هم داشتیم. بدون آنکه اختلافات مان در درک و چند و چون مبارزات را در یک کلاسور مشترک ریخته باشیم، اما همواره حسی مثبت و دوستانه را بین مان برقرار کرده بودیم.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت چهلم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیونهم
زندان شماره یک قصر سال های 53-54 را در دو مسیر موازی می توانم تصویر کنم؛ یکی تلاشی که می کوشید بهر صورتی شده یک گذشته «شکسته-بسته»از تشکیلات درون زندان را«احیا» کرده و بازسازی کند. بدون آنکه به لحاظ فکری بار تازه ای داشته باشد یا به مسائل تازه طرح شده در جنبش پاسخی روشن و کارآمد بدهد. این بیشتر بیک فرمالیسم «تشکیلاتی»می مانست تا یک جریان با درون مایه ای از اندیشه، نقد، و خلاصه درس گرفتن از ضعف و قوت های جریانات طی شده. همه ی آنهایی که به نوعی هویت طلبی تشکیلاتی مبتلا شده بودند و انقلاب را نه فرآیندی استعلایی نمی دیدند بلکه؛ مسیری تعریف شده یکبار برای همیشه می پنداشتند.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت سی ونهم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیوهشتم
در جستجوگری و صحبت با افراد بندهای چهارو پنجو شش تا زمانیکه یکیدو ماه اول در راهرو بند چهار بودم و بعد به یکی از اتاقهای بند پنج منتقل شدم. در ظهرهای چند روز متوالی که فرصتی بعداز غذا داشتیم و میشد وقت صحبت کردن داشت، مسعود رجوی با من وقت گذاشت و مفصل از وقایع و تحلیل ها و اشتراک مواضع و رویدادهای منتهی به سرکوب پلیس و موضع شخصی خودش صحبت کرد. میزان علاقه اش به تفصیل این موضوع برایم جای شگفتی داشت. او در جاهایی شروع به انتقاد از خودش بعنوان «رهبری» جریان کرد. گفته های او بیشتر از هر چیزی مرا دچار شگفتی می کرد و درک و جذب مطالبش را برایم سخت می کرد. من هنوز هم نمی فهمم چطور می شود اینقدر راحت راه و روش خطا رفت و بعد نشست و به آن انتقاد کرد و باز هم همان روال را ادامه داد !
ادامه مطلب...* مبارزات کارگری در ایران:
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»- قسمت دوم
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»
- بیانیه شماره دوم کمیته دفاع از کارگران اعتصابی
- تشکل مستقلِ محدود یا تشکل «گسترده»ی وابسته؟!
- این یک بیانیهی کارگری نیست!
- آیا کافکا بهایران هم میرود تا از هفتتپه بازدید کند !؟
- نامهای برای تو رفیق
- مبارزه طبقاتی و حداقل مزد
- ما و سوسیال دمکراسی- قسمت اول
- تجمع اول ماه می: بازخوانی مواضع
- از عصیان همگانی برعلیه گرانی تا قیام انقلابی برعلیه نظام سرمایهداری!؟
- ائتلاف مقدس
- وقتی سکه یک پول سیاه است!
- دو زمین [در امر مبارزهی طبقاتی]
- «شوراگراییِ» خردهبورژوایی و اسماعیل بخشی
- در مذمت قیام بیسر!
- هفتتپه، تاکتیکها و راستای طبقاتی
- تقاضای حکم اعدام برای «جرجیس»!؟
- سکۀ ضرب شدۀ فمنیسم
- نکاتی درباره اعتصاب معلمان
- تردستی و تاریخ، در نقد محمدرضا سوداگر و سید جواد طباطبایی
- دختران مصلوب خیابان انقلاب
- «رژیمچنج» یا سرنگونی سوسیالیستی؟!
- هفتتپه و پاسخی دوستانه بهسؤال یک دوست
- اتحادیه آزاد در هفتتپه چکار میکند؟
- دربارهی جنبش 96؛ سرنگونی یا انقلاب اجتماعی!؟
- دربارهی ماهیت و راهکارهای سیاسیـطبقاتی جنبش دیماه 96
- زلزلهی کرمانشاه، ستیز جناحها و جایگاه چپِ آکسیونیست!؟
- «اتحادیه مستقل کارگران ایران» از تخیل تا شایعه
- هزارتوی تعیین دستمزد در آینه هزارتوی چپهای منفرد و «متشکل»
- شلاق در مقابله با نوزایی در جنبش کارگری
- اعتماد کارگران رایگان بهدست نمیآید
- زحمتکشان آذری زبان در بیراههی «ستم ملی»
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت دوم)
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت اول)
- در اندوه مرگ یک رفیق
- دفاع از جنبش مستقل کارگری
- اطلاعیه پایان همکاری با «اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران در ایران»
- امضا برعلیه «دولت»، اما با کمک حکومتیان ضد«دولت»!!
- توطئهی خانه «کارگر»؛ کارگر ایرانی افغانیتبار و سازمانیابی طبقاتی در ایران
- تفاهم هستهای؛ جام زهر یا تحول استراتژیک
- نه، خون کارگر افغانی بنفش نیست؟
- تبریک بهبووورژواهای ناب ایرانی
- همچنان ایستاده ایم
- دربارهی امکانات، ملزومات و ضرورت تشکل طبقاتی کارگران
- من شارلی ابدو نیستم
- دربارهی خطابیه رضا رخشان بهمعدنچیان دنباس
- قطع همکاری با سایت امید یا «تدارک کمونیستی»
- ایجاد حزب کمونیستی طبقهی کارگر یا التجا بهنهادهای حقوقبشری!؟
- تکذیبیه اسانلو و نجواهای یک متکبر گوشهنشین!
- ائتلافهای جدید، از طرفداران مجمع عمومی تا پیروان محجوب{*}
- دلم برای اسانلو میسوزد!
- اسانلو، گذر از سوءِ تفاهم، بهسوی «تفاهم»!
- نامهی سرگشاده بهدوستانم در اتحاد بینالمللی حمایت از کارگران
- «لیبر استارت»، «کنفرانس استانبول» و «هیستادروت»
- «لیبر استارت»، «سولیداریتیسنتر» و «اتحاد بینالمللی...»
- «جنبش» مجامع عمومی!! بورژوایی یا کارگری؟
- خودشیفتگی در مقابل حقیقت سخت زندگی
- فعالین کارگری، کجای این «جنبش» ایستادهاند؟
- چکامهی آینده یا مرثیه برای گذشته؟
- کندوکاوی در ماهیت «جنگ» و «کمیتهی ضدجنگ»
- کالبدشکافی یک پرخاش
- توطئهی احیای «خانهکارگر» را افشا کنیم
- کالبدشکافیِ یک فریب
- سندیکای شرکت واحد، رفرمیسم و انقلاب سوسیالیستی
* کتاب و داستان کوتاه:
- دولت پلیسیجهانی
- نقد و بازخوانى آنچه بر من گذشت
- بازنویسی کاپیتال جلد سوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد دوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد اول، ایرج اسکندری
- کتاب سرمایهداری و نسلکشی ساختاری
- آگاهی طبقاتی-سوسیالیستی، تحزب انقلابی-کمونیستی و کسب پرولتاریایی قدرت...
- الفبای کمونیسم
- کتابِ پسنشینیِ انقلاب روسیه 24-1920
- در دفاع از انقلاب اکتبر
- نظریه عمومی حقوق و مارکسیسم
- آ. کولنتای - اپوزیسیون کارگری
- آخرین آواز ققنوس
- اوضاعِ بوقلمونی و دبیرکل
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- آغاز پرولترها
- آیا سایهها درست میاندیشند؟
- دادگاه عدل آشکار سرمایه
- نبرد رخساره
- آلاهو... چی فرمودین؟! (نمایشنامه در هفت پرده)
- اعتراض نیروی کار در اروپا
- یادی از دوستی و دوستان
- خندۀ اسب چوبی
- پرکاد کوچک
- راعش و «چشم انداز»های نوین در خاورسیاه!
- داستان کوتاه: قایق های رودخانه هودسون
- روبسپیر و انقلاب فرانسه
- موتسارت، پیش درآمدی بر انقلاب
- تاریخ کمون پاریس - لیسا گاره
- ژنرال عبدالکریم لاهیجی و روزشمار حمله اتمی به تهران
* کارگاه هنر و ادبیات کارگری
- شاعر و انقلاب
- نام مرا تمام جهان میداند: کارگرم
- «فروشنده»ی اصغر فرهادی برعلیه «مرگ فروشنده»ی آرتور میلر
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- و اما قصهگوی دروغپرداز!؟
- جغد شوم جنگ
- سرود پرولتاریا
- سرود پرچم سرخ
- به آنها که پس از ما به دنیا می آیند
- بافق (کاری از پویان و ناصر فرد)
- انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود
- اگر کوسه ها آدم بودند
- سوما - ترکیه
- پول - برتولت برشت
- سری با من به شام بیا
- کارل مارکس و شکسپیر
- اودسای خونین
* ترجمه:
- رفرمیستها هم اضمحلال را دریافتهاند
- .بررسی نظریه انقلاب مداوم
- آنتونیو نگری ـ امپراتوری / محدودیتهای نظری و عملی آتونومیستها
- آیا اشغال وال استریت کمونیسم است؟[*]
- اتحادیه ها و دیکتاتوری پرولتاریا
- اجلاس تغییرات اقلیمیِ گلاسکو
- اصلاحات اقتصادی چین و گشایش در چهلمین سال دستآوردهای گذشته و چالشهای پیشِرو
- امپراتوری پساانسانی سرمایهداری[1]
- انقلاب مداوم
- انگلس: نظریهپرداز انقلاب و نظریهپرداز جنگ
- بُرهههای تاریخیِ راهبر بهوضعیت کنونی: انقلاب جهانی یا تجدید آرایش سرمایه؟
- بوروتبا: انتخابات در برابر لوله تفنگ فاشیسم!
- پناهندگی 438 سرباز اوکراینی به روسیه
- پیدایش حومه نشینان فقیر در آمریکا
- پیرامون رابطه خودسازمانیابی طبقه کارگر با حزب پیشگام
- تأملات مقدماتی در مورد کروناویروس و پیآیندهای آن
- تاوان تاریخی [انقلابی روسیه]
- تروریسم بهاصطلاح نوین[!]
- جنبش شوراهای کارخانه در تورین
- جنبش مردم یا چرخهی «سازمانهای غیردولتی»
- جوانان و مردم فقیر قربانیان اصلی بحران در کشورهای ثروتمند
- چرا امپریالیسم [همواره] بهنسلکشی باز میگردد؟
- دستان اوباما در اودسا به خون آغشته است!
- رهایی، دانش و سیاست از دیدگاه مارکس
- روسپیگری و روشهای مبارزه با آن
- سرگذشت 8 زن در روند انقلاب روسیه
- سقوط MH17 توسط جنگنده های نیروی هوائی اوکراین
- سکوت را بشکنید! یک جنگ جهانی دیگر از دور دیده میشود!
- سه تصویر از «رؤیای آمریکایی»
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- شاعر و انقلاب
- فساد در اتحادیههای کارگری کانادا
- فقر کودکان در بریتانیا
- قرائت گرامشی
- کمون پاریس و قدرت کارگری
- گروه 20، تجارت و ثبات مالی
- لایحه موسوم به«حق کار»، میخواهد کارگران را بهکشتن بدهد
- ماركس و خودرهایی
- ماركسیستها و مذهب ـ دیروز و امروز
- مانیفست برابری فرانسوا نوئل بابوف معروف بهگراکوس[1]
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- ملاحظاتی درباره تاریخ انترناسیونال اول
- ممنوعیت حزب کمونیست: گامی به سوی دیکتاتوری
- نقش کثیف غرب در سوریه
- نگاهی روششناسانه بهمالتیتود [انبوه بسیارگونه]
- واپسین خواستهی جو هیل
- واپسین نامهی گراکوس بابوف بههمسر و فرزندانش بههمراه خلاصهای از زندگی او
- ویروس کرونا و بحران سرمایه داری جهانی
- یک نگاه سوسیالیستی بهسرزمینی زیر شلاق آپارتاید سرمایه