دنبالهی کوهپیمایی با نوهها و گپوگفت دربارهی «مؤلفه»[در جنبش]
این یک مقالهی تحلیلی نیست. نگاهی مادرانه است، برخاسته از درد و دغدغهی
پُر رنج شهریور و مهر 1401 تاکنون
*****
ـ خانوم دکتر این چیه، چقدر خوشمزه ست؟ یادمون بدین با چی درست کردین؟
ـ نوش بشه بهتون زری جون، موادش هویج و کدو و سیبزمینی رنده شده، تخم مرغ، نمک و فلفل و نون. البته برای شما جوونا خیارشور هم توی لقمههاتون گذاشتم.
ـ واا، چه راحت. پس منم میتونم درست کنم.
ـ زری جون مامان بزرگم یه آشپز بی نظیرِ توی خانواده و فامیله!
ـ استادِ من در آشپزیِ خیلی از غذاها، شوهر زنده یادم بود. البته نوه هام یادشون نمیاد؛ او در خیلی چیزا استاد تمام بود. و بخصوص در آرمانهای انسانی و نگرش طبقاتی. او متفکری بزرگ و بسیار متواضع و بی ادعا بود...
ـ ماهی جون میشه یه کم دیگه دربارهی مؤلفه را صحبت کنیم. البته اگه خسته تون نکردیم.
ـ صابرجون، رفیق؛ ما امروز خیلی وقتشون رو گرفتیم، اگه اذیت میشن بگذاریم برای بعد.
ـ نه جانم، بشرط خوردن یه چای خوش طعم که هدا برامون آورده. (واکنش خنده همه) امروز هم هوا خوبه و هم همراهان عزیز خوش مشربن و آدم بشوق میاد.
*****
ـ ماهی جون مسئلهی اساسی مؤلفه چیه؟
هدا جون؛ عزیزم مسئلهی اساسی مؤلفه زایش و تولد حرکتی راهبر بهسوسیالیسم است. حرکتی برای نفی هرشکلی از مالکیت خصوصی که در تقابل با «سرمایه» انکشاف مییابد و قوام میگیرد.
ـ ببخشید، برام این سئوال پیش میاد که آیا بین سوسیالیسم کارگری و سوسیالیسم روشنفکری فرقی وجود دارد؛ و اگر داره، تفاوتشون در چیه؟
ـ صادق جون، به سؤالت اینو هم اضافه میکنم که اصلاً اگه اینها یکی هستن تبیین و تشریحش چطوریه؟
ـ بچه های من؛ صادق جون، صابر جون، تجربه تاریخی قرن بیستم در پیاده سازی این سیستم آرمانی [و این ضرورت تاریخی] نشون داده که اینها هم فرق دارند و هم در بدو امر فرقشون آشکار نیست.
ـ ماهی جون این منطقِ همون نفی این همانیِ که می گفتین؟
ـ آره هدا جونم همون منطقه. در ابتدا روشنفکران و کارگران در گرایش به سوسیالیسم از چرخه نفی مالکیت خصوصی به مالکیت اجتماعی (و نه دولتی) حرف میزنند و خودشون رو سازماندهی می کنند.
ـ پس چه چیزی این مؤلفه رو به تضادی تازه میبره، یا اینکه چه جوری بگم؛ آیا بوروکراسی باعث میشه که منافع متضاد شکل بگیره؟
ـ صادق جون در تاریخ احزاب (یا سازمانهای اولیه-پیشاحزبی) حتی قبل از استقرار سیستم جدید[انقلابی]، گرایشاتی حاکی از منافع مختلف الطیف وجود داره.
ـ خانوم دکتر میشه گفت کدوم مشترکات این دو نیروی اجتماعی را بهم پیوند میده؟
ـ ماهی جون لطفاَ بگید کدوم افتراق ها این دو نیرو رو در تقابل هم قرار میده که احتمالاً در تضاد منافع و طبعاً تمایز طبقاتی هم باید ریشه داشته باشن؟
ـ صابر جون بگذار اول سؤال صادق رو جواب بدم، بعد مشخص کنم که نکات مورد نظر تو پاسخش چیه.
ـ خُب در واقیعت می بینیم که روشنفکران زودتر و گسترده تر با نظرات و ایده های سوسیالیستی آشنا میشن و فرصت های اجتماعی بیشتری برای رشد تئوریک و کسب اطلاعات تاریخی دارند. ولی در مورد کارگران عموماً چنین نیست؛ و اگر هم باشه، استثنایی است و معمولاً در تبادل با روشنفکران است که واقع میشود. سختی زندگی در تأمین معیشت و دور بودن از فضای مطالعه و فراقت برای بحث و فحص و یادگیری، و از همه مهمتر مناسبات بیگانهساز و بیگانگی از روند تولید و محصول تولید و طبیعت و از نوعیت انسانی انسان، دستیابی بهتفکرات سوسیالیستی را اگرچه غیرممکن نمیکنه، اما مانع عمومیتِ خودرویی کارگری میشه. در بهترین صورت ممکن میشه گفت، مناسبات تولیدیـاجتماعی بخشهایی از جمعیت که مجموعاً تحت عنوان «متخصص» میتوان از آنها نام برد (اعم از اینکه فروشندهی نیرویکار باشند یا نباشند)، برای دستیابی بهاندیشهها و راهکارهای سوسیالیستی، در مقایسه با کارگران، از امکانات بسیار بیشتری برخوردارند. اما تجربهی تاریخی حاکی از این نیز هستکه روشنفکرانی که در تحولات انقلابی بهارکان قدرت سیاسی دست یافتهاند، عملاً در ایجاد مناسبات شبهسوسیالیستی درجا زده و بهنیرویی ایستا و بازدارنده تبدیل شدهاند.
ـ جالبه مادر جون، همین ها هم احتمالاً باعث سستی و آشتی پذیری در بین شون میشه.
ـ هدا جون اول از چایی خوش دمت ممنون، حالمو جا آورد. ولی ننه جون این مسئله آشتی پذیری عموماً تابع رشد جنبش و خصوصاً مربوط به تعهدات خودآگاهانه افراده و فرق خاصی بین روشنفکر مقاومِ مبارزه با کارگر انقلابی در مواجهه با شرایط سرکوب نیست. اما بچه ها اجازه بدین ببنیم چه نکات اشتراکی در بین مبارزین سوسیالیست وجود داره؟ مهمترین نکته در نگرش مارکسی نفی مناسبات سرمایه داریه. با وجود اینکه نفی مالکیت خصوصی سرمایه منتهی به بهره کشی در هر شکلش را تنها آنهایی تا نهایت پی میگیرند که در گونه ای از مالکیت خصوصی در نهان متمایل نباشند. در تجربه سیاسی چند(پنج)دهه که ما در زیست سیاسی و کنش فرهنگی بودیم، شکست درلایه هایی با منشاء و وضعیت غیرکارگری در سازش پذیری غلبه داشته. کارگران سیاسی هم اگر دچار تغییر ماهیت و رفتن به مناسبات غیرکارگری نمی شدند؛ به گرایشات لیبرالی و سازشکارانه در نمی غلتیدند. اما این تجربه من و شوهر و دامادم در جریانهای این پنجاه و چند ساله است. اینو بعنوان تجربه مستقیم و مشاهدات در زمان فعالیت های سازمانی و بعداً هم مناسبات دوستانه و مطالعات میدانی می بینم. یک حکم کلی تر نیاز به کار دامنه دار تری داره. که خوبه شما هم بعنوان پیش قراولان نسل خودتون روش کار کنین. من منتظرم که نظرتون رو درباره افتراق ها و خصوصاً افتراق بین توده های فرودست و روشنفکران چپ که خودرا سوسیالیست مینامند، بشنوم.
ـ باشه عزیزم صابر جون، مورد قبلی را تا همین جا نگه میداریم. با تأکید بر اینکه بحثش را باید وسیعتر و همه جانبه تر مورد تدقیق قرارداد.
ـ اما در باره افتراق. اگه قدری از ساده پنداری فاصله بگیریم و چندجانبه تر نگاه کنیم، خصایل ما انسانها یک ریشه اجتماعی-اقتصادی داره و یک وجه فردی-شخصیتی که حاصل عوامل متعدد ازجمله تربیت و پروش های اولیه و آگاهی ها و تعهدات (در حداقل) آن میشه. طبعاً میدونید که همین «وجه فردی-شخصیتی» هم در نهایتش به«ریشه اجتماعی-اقتصادی» میرسه.
ـ برای همینه که میگیم مناسبات طبقاتی تعیین کننده است؟ درست میگم؟
ـ البته صادق جان، نقش ارادهی آگاه انسانی را هیچ وقت دست کم نگیرید. بخصوص در درک ضرورت ها و پذیرش نقش پیش عامل و فاعل در حرکت های اجتماعی.
ـ بله متوجه ام.
ـ اما افتراق مورد نظر صابرجونم! ببینید عزیزان؛ از نظر من همه کسانی که در حیات سیاسی-اجتماعی شون به کج راه نمیرن و نسبت به اعلام های مشخص «سیاسی» شون تاوان دهنده، جستجوگر، و راسخ هستند؛ فرقی نیست. در واقع من اینجوری میفهمم که یک سوسیالیست لازمه که در فراز و نشیب های راه، وفاداری و ثابت قدمی داشته باشه. نه اینکه زیر ضرب به اصطلاح «وا بده» و یا با ناگزیرهای تحمیلی یواش یواش به سازشکاری با نظام حاکم بغلته.
ـ پس میگید افتراقی در بین نیست؟
ـ نه زری جون ، نه این که اصلاً فرقی نیست، بلکه در این مباحثه به یه مقطع معین و یه جریان تاریخی داریم نگاه میکنیم. در روند تاریخی فرق هست و همه ی سوسیالیست های قابل توصیف بهراستین هم اینو اذعان دارند. برای همین به ایجاد نقش مبارزات کارگری که در واقع برانگیزانندهی روشفکریِ انقلابی است، تأکید قطعی میشده و همچنان مورد تأکیده.
ـ یه کم بیشتر توضیح بدین لطفاً.
ـ ریزه کاری یا نکته ظریفه در مقوله واگذاری هست.
ـ ببخشید چه چیزی را لازمه واگذار کنند اینها(روشنفکران) که با سازماندهی و آگاهی بخشی دارند توان خودشون رو واگذار میکنند. دیگه چی رو لازمه واگذار کنند.
ـ زری جون، تو درست میگی دخترم. روشنفکران حقیقتاً سوسیالیست، همه ی اینهایی رو که گفتی میکنند. ضمن اینکه بنابر یک ضرورت تاریخی لازمه جایگاه تاریخی خودشون و همینطور خصلت واگذاری را هم به نیروهای رادیکال طبقه واگذار کنند.
ـ ماهی جون، یعنی هم باید کسب خصلت واگذاری را در خودشون به جد بگیرن و هم در پرورش این خصلت در پروسه اعتلای جریان (سازماندهی منظورمه) واقعا کوشش کنند؟
ـ بله صابر جون، مسئله اینه که سازماندهی را با کیفیت دم افزون اعتلا خلق کنند و رشد بدهند.
ـ ماهی جون، یعنی خود سازمان هم بدون پویایی میتونه منشاء ایستایی بشه و این فرقی برای همه هست؟
ـ بله، خاستگاه و پایگاه اجتماعی در سازماندهی از گونه ای دینامیسم خودبرخوردار شکل میگیره. پس انقلاب در درون سازمان و در استمرار خوداصلاحی و خودپویی زنده و بالنده میمونه. البته اینها نظریه ایه که پدر بزرگت بر آن تأکید میورزید. این رو هم باید توجه داشته باشیم که مسئله واگذاری امری صرفاً ارادی و اخلاقی نیست. مجموعه عواملی که در ترکیب باهم بهدریافتهای انقلابی و سوسیالیستی راهبر میشوند، درآنجایی که از تقلید و کلیت پردازی نظری فراتر میرود و حقیقتاً به نیروی مادی و انقلابی و انکشاف یابنده تبدیل میشود، الزامهایی دارد که واگذاری یکی از مهم ترین های آن است. به عبارت دیگر، واگذاری شرط گذارِ نظری سوسیالیستی متناسب با زمانه به پراتیک انقلابی است. حالا من از شما خواهش می کنم که به چیستی و چرایی واگذاری فکر کنید تا بعداً ضمن همینجور قرارها درباره اش حرف بزنیم.
ـ خانوم دکتر، از صمیم قلب ازتون سپاسگزارم. اجازه بدید دست تون را بفشارم.
ـ صادق جون، منهم دست شما رو میفشارم و از اینکه پی جوی مسائل حقیقی در روند انقلابیگری هستید احساس مباهات میکنم. در عین حالیکه جنبش سوسیالیستی در تاریخ خودش درس های بسیاری را از جمعبندی تجارب داره که وظیفه جوانان انقلابیه که اونها رو به جِد در عمل دنبال کنند و به ارزشهای عملی انقلابی اعتلای مستمر ببخشند.
ـ ماهی جون، بازهم میشه در کوهپیمایی همراهتون باشیم و در این گونه مسائل عمیق تر بشیم و باهاتون گفتگو داشته باشیم.
ـ بله عزیزم، من با کمال میل برای صحبت کردن در اونچه که درک و دریافتی دارم حاضرم. فقط بمن قول بدین که از خودتون در همه جهات خوب مراقبت کنید و هوای همو داشته باشید.
ـ اول ایمنی بعد کار؟ (خنده همه)
*****
یادداشتها
خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستوسوم
دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستمودوم
انگار نه انگار که ما دستگیر شدیم و باید بلافاصه به اتاق شکنجه برده می شدیم و کتک مان میزدند. ساعت ها بکندی اما طولانی میگذشت. پس چرا در اول دستگیر اون وحشی بازی خشونت بار را درآوردند. زمان خیلی به کندی میگذشت. آفتاب بالا آمده بود. گرما کمی که از تابش آفتاب بود سرمای تنم را کم کرد. سیگاری بکسانی که میخواستن داده شد. یکی یکی دستشویی بردن. با دستنبد از جلو چقدر احساس چالاکی داشتم. میشد شلوارم را پائین و بالا بکشم و بعدش دستم را بشورم. دهانم را آب گرداندانم. چانه و سرم در حرکات شتشو درد داشت.
ادامه مطلب...دنبالهی کوهپیمایی با نوهها و گپوگفت دربارهی «مؤلفه»[در جنبش]
این یک مقالهی تحلیلی نیست. نگاهی مادرانه است، برخاسته از درد و دغدغهی
پُر رنج شهریور و مهر 1401 تاکنون
*****
ـ خانوم دکتر این چیه، چقدر خوشمزه ست؟ یادمون بدین با چی درست کردین؟
ـ نوش بشه بهتون زری جون، موادش هویج و کدو و سیبزمینی رنده شده، تخم مرغ، نمک و فلفل و نون. البته برای شما جوونا خیارشور هم توی لقمههاتون گذاشتم.
ـ واا، چه راحت. پس منم میتونم درست کنم.
ـ زری جون مامان بزرگم یه آشپز بی نظیرِ توی خانواده و فامیله!
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستودوم
دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستمویکم
در این نیمه شب یازدهم شهریور کوچه نقاشهای خیابان لُرزاده در ازدحام بی نظیری از مردم انباشه بود. اکثراً لباس راحتی خانه دربر داشتند. همسایگان قسمت پائین کوچه به بالاتر آمده بودند. همه در جوّی از حیرت و تک توک در اعتراض بودند. مأمورین در جواب «اینا چکار کردن مگه؟» میگفتند «خرابکارند» میخواستن محله شما رو بفرستن رو هوا.
ادامه مطلب...پرسشی از مقولهی [مؤلفه در جنبش]
در باره سنت باید معنی «سیرت» و «طبیعت» جنبشهای مردمی یا همونطور که شما گفتی (جنبش های توده ای) را از دو منظر دید؛ اول «رویّه و روشِ» تاکنونی رویدادها یا همان جنبشها، دوم به معنی «وجه ضروری تغییر» یا دقیقتر «وجه لازمِ حرکت».
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستمویکم
دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستم
بخصوص کار تیمی هدف تبلیغی برای حرکت های«توده ای» را نیز همیشه منظور نظر خودش داشت. معمولا برای تیم های نظامی امکان حضور هر دو عرصه کارچریکی و کار تبلیغی درمیان توده های کارگری و یا دانشجویی وجود نداشت. مسئله ای که بعنوان یک تناقض تکنیکی و تاکتیکی تا آخر بهمراه فعالیت های سیاسی مخفیانه برای چریکهای شهری م. ل. باقی ماند. این صرف نظر از گرایشات طبقاتی نهفته در اینگونه مبارزات است که جای خودش را دارد.
ادامه مطلب...* مبارزات کارگری در ایران:
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»- قسمت دوم
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»
- بیانیه شماره دوم کمیته دفاع از کارگران اعتصابی
- تشکل مستقلِ محدود یا تشکل «گسترده»ی وابسته؟!
- این یک بیانیهی کارگری نیست!
- آیا کافکا بهایران هم میرود تا از هفتتپه بازدید کند !؟
- نامهای برای تو رفیق
- مبارزه طبقاتی و حداقل مزد
- ما و سوسیال دمکراسی- قسمت اول
- تجمع اول ماه می: بازخوانی مواضع
- از عصیان همگانی برعلیه گرانی تا قیام انقلابی برعلیه نظام سرمایهداری!؟
- ائتلاف مقدس
- وقتی سکه یک پول سیاه است!
- دو زمین [در امر مبارزهی طبقاتی]
- «شوراگراییِ» خردهبورژوایی و اسماعیل بخشی
- در مذمت قیام بیسر!
- هفتتپه، تاکتیکها و راستای طبقاتی
- تقاضای حکم اعدام برای «جرجیس»!؟
- سکۀ ضرب شدۀ فمنیسم
- نکاتی درباره اعتصاب معلمان
- تردستی و تاریخ، در نقد محمدرضا سوداگر و سید جواد طباطبایی
- دختران مصلوب خیابان انقلاب
- «رژیمچنج» یا سرنگونی سوسیالیستی؟!
- هفتتپه و پاسخی دوستانه بهسؤال یک دوست
- اتحادیه آزاد در هفتتپه چکار میکند؟
- دربارهی جنبش 96؛ سرنگونی یا انقلاب اجتماعی!؟
- دربارهی ماهیت و راهکارهای سیاسیـطبقاتی جنبش دیماه 96
- زلزلهی کرمانشاه، ستیز جناحها و جایگاه چپِ آکسیونیست!؟
- «اتحادیه مستقل کارگران ایران» از تخیل تا شایعه
- هزارتوی تعیین دستمزد در آینه هزارتوی چپهای منفرد و «متشکل»
- شلاق در مقابله با نوزایی در جنبش کارگری
- اعتماد کارگران رایگان بهدست نمیآید
- زحمتکشان آذری زبان در بیراههی «ستم ملی»
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت دوم)
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت اول)
- در اندوه مرگ یک رفیق
- دفاع از جنبش مستقل کارگری
- اطلاعیه پایان همکاری با «اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران در ایران»
- امضا برعلیه «دولت»، اما با کمک حکومتیان ضد«دولت»!!
- توطئهی خانه «کارگر»؛ کارگر ایرانی افغانیتبار و سازمانیابی طبقاتی در ایران
- تفاهم هستهای؛ جام زهر یا تحول استراتژیک
- نه، خون کارگر افغانی بنفش نیست؟
- تبریک بهبووورژواهای ناب ایرانی
- همچنان ایستاده ایم
- دربارهی امکانات، ملزومات و ضرورت تشکل طبقاتی کارگران
- من شارلی ابدو نیستم
- دربارهی خطابیه رضا رخشان بهمعدنچیان دنباس
- قطع همکاری با سایت امید یا «تدارک کمونیستی»
- ایجاد حزب کمونیستی طبقهی کارگر یا التجا بهنهادهای حقوقبشری!؟
- تکذیبیه اسانلو و نجواهای یک متکبر گوشهنشین!
- ائتلافهای جدید، از طرفداران مجمع عمومی تا پیروان محجوب{*}
- دلم برای اسانلو میسوزد!
- اسانلو، گذر از سوءِ تفاهم، بهسوی «تفاهم»!
- نامهی سرگشاده بهدوستانم در اتحاد بینالمللی حمایت از کارگران
- «لیبر استارت»، «کنفرانس استانبول» و «هیستادروت»
- «لیبر استارت»، «سولیداریتیسنتر» و «اتحاد بینالمللی...»
- «جنبش» مجامع عمومی!! بورژوایی یا کارگری؟
- خودشیفتگی در مقابل حقیقت سخت زندگی
- فعالین کارگری، کجای این «جنبش» ایستادهاند؟
- چکامهی آینده یا مرثیه برای گذشته؟
- کندوکاوی در ماهیت «جنگ» و «کمیتهی ضدجنگ»
- کالبدشکافی یک پرخاش
- توطئهی احیای «خانهکارگر» را افشا کنیم
- کالبدشکافیِ یک فریب
- سندیکای شرکت واحد، رفرمیسم و انقلاب سوسیالیستی
* کتاب و داستان کوتاه:
- نقد و بازخوانى آنچه بر من گذشت
- بازنویسی کاپیتال جلد سوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد دوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد اول، ایرج اسکندری
- کتاب سرمایهداری و نسلکشی ساختاری
- آگاهی طبقاتی-سوسیالیستی، تحزب انقلابی-کمونیستی و کسب پرولتاریایی قدرت...
- الفبای کمونیسم
- کتابِ پسنشینیِ انقلاب روسیه 24-1920
- در دفاع از انقلاب اکتبر
- نظریه عمومی حقوق و مارکسیسم
- آ. کولنتای - اپوزیسیون کارگری
- آخرین آواز ققنوس
- اوضاعِ بوقلمونی و دبیرکل
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- آغاز پرولترها
- آیا سایهها درست میاندیشند؟
- دادگاه عدل آشکار سرمایه
- نبرد رخساره
- آلاهو... چی فرمودین؟! (نمایشنامه در هفت پرده)
- اعتراض نیروی کار در اروپا
- یادی از دوستی و دوستان
- خندۀ اسب چوبی
- پرکاد کوچک
- راعش و «چشم انداز»های نوین در خاورسیاه!
- داستان کوتاه: قایق های رودخانه هودسون
- روبسپیر و انقلاب فرانسه
- موتسارت، پیش درآمدی بر انقلاب
- تاریخ کمون پاریس - لیسا گاره
- ژنرال عبدالکریم لاهیجی و روزشمار حمله اتمی به تهران
* کارگاه هنر و ادبیات کارگری
- شاعر و انقلاب
- نام مرا تمام جهان میداند: کارگرم
- «فروشنده»ی اصغر فرهادی برعلیه «مرگ فروشنده»ی آرتور میلر
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- و اما قصهگوی دروغپرداز!؟
- جغد شوم جنگ
- سرود پرولتاریا
- سرود پرچم سرخ
- به آنها که پس از ما به دنیا می آیند
- بافق (کاری از پویان و ناصر فرد)
- انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود
- اگر کوسه ها آدم بودند
- سوما - ترکیه
- پول - برتولت برشت
- سری با من به شام بیا
- کارل مارکس و شکسپیر
- اودسای خونین
* ترجمه:
- رفرمیستها هم اضمحلال را دریافتهاند
- .بررسی نظریه انقلاب مداوم
- آنتونیو نگری ـ امپراتوری / محدودیتهای نظری و عملی آتونومیستها
- آیا اشغال وال استریت کمونیسم است؟[*]
- اتحادیه ها و دیکتاتوری پرولتاریا
- اجلاس تغییرات اقلیمیِ گلاسکو
- اصلاحات اقتصادی چین و گشایش در چهلمین سال دستآوردهای گذشته و چالشهای پیشِرو
- امپراتوری پساانسانی سرمایهداری[1]
- انقلاب مداوم
- انگلس: نظریهپرداز انقلاب و نظریهپرداز جنگ
- بُرهههای تاریخیِ راهبر بهوضعیت کنونی: انقلاب جهانی یا تجدید آرایش سرمایه؟
- بوروتبا: انتخابات در برابر لوله تفنگ فاشیسم!
- پناهندگی 438 سرباز اوکراینی به روسیه
- پیدایش حومه نشینان فقیر در آمریکا
- پیرامون رابطه خودسازمانیابی طبقه کارگر با حزب پیشگام
- تأملات مقدماتی در مورد کروناویروس و پیآیندهای آن
- تاوان تاریخی [انقلابی روسیه]
- تروریسم بهاصطلاح نوین[!]
- جنبش شوراهای کارخانه در تورین
- جنبش مردم یا چرخهی «سازمانهای غیردولتی»
- جوانان و مردم فقیر قربانیان اصلی بحران در کشورهای ثروتمند
- دستان اوباما در اودسا به خون آغشته است!
- رهایی، دانش و سیاست از دیدگاه مارکس
- روسپیگری و روشهای مبارزه با آن
- سرگذشت 8 زن در روند انقلاب روسیه
- سقوط MH17 توسط جنگنده های نیروی هوائی اوکراین
- سکوت را بشکنید! یک جنگ جهانی دیگر از دور دیده میشود!
- سه تصویر از «رؤیای آمریکایی»
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- شاعر و انقلاب
- فساد در اتحادیههای کارگری کانادا
- فقر کودکان در بریتانیا
- قرائت گرامشی
- کمون پاریس و قدرت کارگری
- گروه 20، تجارت و ثبات مالی
- لایحه موسوم به«حق کار»، میخواهد کارگران را بهکشتن بدهد
- ماركس و خودرهایی
- ماركسیستها و مذهب ـ دیروز و امروز
- مانیفست برابری فرانسوا نوئل بابوف معروف بهگراکوس[1]
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- ملاحظاتی درباره تاریخ انترناسیونال اول
- ممنوعیت حزب کمونیست: گامی به سوی دیکتاتوری
- نقش کثیف غرب در سوریه
- نگاهی روششناسانه بهمالتیتود [انبوه بسیارگونه]
- واپسین خواستهی جو هیل
- واپسین نامهی گراکوس بابوف بههمسر و فرزندانش بههمراه خلاصهای از زندگی او
- ویروس کرونا و بحران سرمایه داری جهانی
- یک نگاه سوسیالیستی بهسرزمینی زیر شلاق آپارتاید سرمایه