rss feed

27 فروردين 1394 | بازدید: 8181

در پاسخ به‌دعوت‌ «جهت همکاری برای ساختن حزب انقلابی طبقه کارگر»

نوشته شده توسط رفاقت کارگری

توضیح مقدماتی:

این یادداشت در پاسخ به‌ای‌ـ‌‌میلی است‌که در سیزدهم آوریل (ساعت یازده و دو دقیقه) به‌میل‌باکس سایت رفاقت کارگری و نیز میل‌باکس رفقا پویان، بابک و عباس وارد شده است. ابتدا قصد داشتیم پاسخ این میل را (که در زیر مشاهده می‌کنید) مستقیماً برای ارسال‌کننده‌ی میل به‌طریق reply و به‌طور شخصی بفرستیم.

اما ازآن‌جاکه عین همین دعوت‌نامه را در سایت آزادی بیان و در دعوت از عموم دیدیم، به‌این نتیجه رسیدیم که دعوت‌نامه ارسالی برای سایت رفقاقت کارگری در واقع یک دعوت عمومی و علنی است؛ و ارسال خاص آن برای ما بیش از این که جنبه‌ی پراتیک داشته باشد، نشان‌گر لطف ارسال‌کننده (یا ارسال‌کنندگان) آن است. بنابراین، برای حفظ حرمت دوستان ارسال‌کننده‌ی «دعوت‌نامه» تصمیم براین شد که پاسخ را به‌طور علنی منتشر کنیم و لینک آن را برای دوستان بفرستیم تا پاسخی شخصی و درعین‌حال علنی به‌آن‌ها داده باشیم.

متن آن‌چه دعوت‌نامه عنوان شده است:

فابل دعوت نامه : "از فعالین و انقلابیون طبقه کارگر دعوت به همکاری می کنیم !!!" در پیوست است

با درود و سلام بهرفقای  سایت رفاقت ( عباس فرد، بابک پایورو پویان فرد) به این وسیله رسما" از شما جهت شرکت در مباحثات و همکاری دعوت به عمل می آوریم ،( لطفا" این دعوت نامه را به رفقای... نیز برسانید چون ما نتوانستیم ایمیل رفقا را پیدا کنیم )

لطفا" به محض رویت این نامه دریافت آن را به ما اطلاع بدهید 

 

پاسخ به‌«دعوت‌نامه»:

با تشکر از لطف و اعتماد شما برای ارسال دعوت‌نامه. دوستان، ما به‌دلایل بسیار و از جمله به‌این دلیل که در خارج از کشور به‌سر می‌بریم و در مختصاتی نیروی‌کار خودرا می‌فروشیم که منهای جنبه‌ی ذاتی رابطه، از جنبه‌ی ماهوی تفاوت‌های بسیاری با مختصات کارگران و فروش نیروی‌کار در ایران دارد، ضمن آرزومندی برای تشکیل حزب کمونیست پرولتاریایی و تلاش تدارکاتیِ عمدتاً نظری در این راستا، اما از شرکت در مجامع و نهادهایی که اساساً در خارج از کشور به‌سر می‌برند و درگیر تشکیل حزب طبقه‌ی کارگر می‌شوند، امتناع کرده و خودرا معذور می‌دانیم. به‌هرروی، باور ما براین است‌که برای تشکیل حزب طبقه‌ی کارگر باید ارتباطی قابل توصیف به‌رابطه‌ی ارگانیک با توده‌های طبقه‌ی کارگر داشت. ایجاد ارتباط ارگانیک با طبقه‌ی کارگر و حتی محافل و مناسبات کارگریِ ایران به‌لحاظ دخالت در امر مبارزه‌‌ با سرمایه و مناسبات و روابط سرمایه‌دارانه‌ی ایرانی، از خارج غیرممکن است. گذشته از استدلال در مورد این حکم و توضیح مفهوم تدارک (که بعداً منتشر خواهد شد)، ما براین باوریم که تلاش برای ایجاد احزاب خارج کشوری (یعنی: احزاب خارج از طبقه‌ای) به‌عاملی تبدیل می‌شود که عملاً بازدارنده‌ی سازمان‌یابی طبقاتی و پرولتاریایی توده‌های کارگر خواهد بود.

با آرزوی اهتزاز پرچم سرخ کمونیسم برفراز جهان

پویان فردـ بابک پایور ـ عباس فرد

دیدگاه‌ها  

#1 محمد اشرفی 1394-01-29 17:57
سلام رفقای گرامی
قبل از هر چیزی از جواب دادن شما تشکر می کنم .
و البته ما نیز اعتقاد داریم که حزب نمی تواند در بیرون ساخته شود و این موارد در بحث ها و بولتن ها کاملا" روشن و واضح بیان شده است و جواب شما رفقا نشان می دهد که موارد فوق را مطالعه نکرده اید یا اینکه قانع نشده اید و از طرف دیگر مانند شما با افرادی که تلاش می کنند تضاد داخل و بیرون را از راه علمی و منطقی حل کنند به صورت متمسخرانه (حزب کمونیست خارج کشوری یا احزاب خارج از طبقه ای)بر خورد نمی کنیم بلکه با اگاهی به موضوع فوق تلاش می کنیم راه حل را پیدا کنیم و برای پیدا کردن راه حل مورد نظر احتیاج به تمامی رفقااست ما این را درک کردیم و بر مبنای چنین درکی است که اعتقاد داریم غیر اصولی است که به دلیل خارج از کشور بودن تن به انفعال و پاسیو بودن بدهیم ویا حداکثر فعالیت مان در حوزه خورده کاری باقی بماند از این جهت تلاش می کنیم ضمن پیش برد فعالیت خورده کارانه تا کنونی مانند تمامی مدعیون راهی پیدا کنیم که از خورده کاری نجات بیابیم ما نه تنها بخش بزرگی از مشکلات متضاد حرکت ها و فعالیتهای خود را درک می کنیم تا حدودی تضاد فکری شما رفقا را نیز درک می کنیم از جمله متن جوابی که شما به دعوت نامه ی ما دادید با شعاری که در زیر آن نوشتید تضاد 180 درجه ای دارد و ما برای حل این تضاد نیز فکر می کنیم که برای حل آن نیاز به کمک و همکاری شما عزیزان داریم
که آیا اهتزاز پرچم سرخ کمونیسم بر فراز جهان باید از تمام نقاط جهان از کانال همکاری ممکن شود یا از ایران یا از نقطه دیگری شروع شده بر بقیه جهان سیطره خواهد یافت که این تضاد در نامه شما وجود دارد این را باید به صورت اصولی و علمی حل کرد اگر چنین آرزوی وجود دارد و تنها شعار نیست باید با واقعیت تطابق داشته باشد تا امکان پذیر شود اگر چنین تطابقی ممکن است پس چگونه می توان میان داخل و بیرون تفاوت قائل شد این تضاد ی است بین آرزو و عمل و تئوری شما رفقا ما هم چنین مشکلی را داریم فقط تفاوت در این است که ما به این مشکل خود آگاهی یافته ایم و برای یافتن راه حل تلاش می کنیم آیا برای رسیدن به چنین آرزوی چون خارج از ایران هستیم باید دست روی دست بگذاریم تا موقعیت با عمل دیگران مهیا شود یا خودمان را با خورده کاری مشغول کنیم و دل خوش باشیم که داریم فعالیت کمونیستی برای بر قراری اهتزاز پرچم سرخ کمونیسم بر فراز جهان می کنیم؟
به هر صورت من به عنوان یکی از دعوت کنندگان مجددا" از شما رفقا برای حل این مشکل و بسیاری از مشکلات و تضاد ها دیگر دعوت به همکاری می کنم
با سپاس و تشکر محمد اشرفی

You have no rights to post comments

یادداشت‌ها

خاطرات یک دوست ـ قسمت بیست‌وسوم

دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستم‌‌ودوم

انگار نه انگار که ما دستگیر شدیم و باید بلافاصه به اتاق شکنجه برده می شدیم و کتک مان میزدند. ساعت ها بکندی اما طولانی میگذشت. پس چرا در اول دستگیر اون وحشی بازی خشونت بار را درآوردند. زمان خیلی به کندی میگذشت. آفتاب بالا آمده بود. گرما کمی که از تابش آفتاب بود سرمای تنم را کم کرد. سیگاری بکسانی که میخواستن داده شد. یکی یکی دستشویی بردن. با دستنبد از جلو چقدر احساس چالاکی داشتم. میشد شلوارم را پائین و بالا بکشم و بعدش دستم  را بشورم. دهانم را آب گرداندانم. چانه و سرم در حرکات شتشو درد داشت.

ادامه مطلب...

دنباله‌ی کوه‌پیمایی با نوه‌ها و گپ‌وگفت درباره‌ی «مؤلفه»[در جنبش]

این یک مقاله‌ی تحلیلی نیست. نگاهی مادرانه است، برخاسته از درد و دغدغه‌ی

پُر رنج شهریور و مهر 1401 تاکنون

                                                                                                                  *****

ـ خانوم دکتر این چیه، چقدر خوشمزه‌ ست؟ یادمون بدین با چی درست کردین؟

ـ نوش بشه بهتون زری جون، موادش هویج و کدو و سیب‌زمینی رنده شده، تخم مرغ، نمک و فلفل و نون. البته برای شما جوونا خیارشور هم توی لقمه‌هاتون گذاشتم.

ـ واا، چه راحت. پس منم میتونم درست کنم.

ـ زری جون مامان بزرگم یه آشپز بی نظیرِ توی خانواده و فامیله!

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت بیست‌ودوم

دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستم‌‌ویکم

در این نیمه شب یازدهم شهریور کوچه نقاشهای خیابان لُرزاده در ازدحام بی نظیری از مردم انباشه بود. اکثراً لباس راحتی خانه دربر داشتند. همسایگان قسمت پائین کوچه به بالاتر آمده بودند. همه در جوّی از حیرت و تک توک در اعتراض بودند. مأمورین در جواب «اینا چکار کردن مگه؟» میگفتند «خرابکارند» میخواستن محله شما رو بفرستن رو هوا.

ادامه مطلب...

پرسشی از مقوله‌ی [مؤلفه در جنبش]

در باره سنت باید معنی «سیرت» و «طبیعت» جنبشهای مردمی یا همونطور که شما گفتی (جنبش های توده ای) را از دو منظر دید؛ اول «رویّه و روشِ» تاکنونی رویدادها یا همان جنبشها، دوم به معنی «وجه ضروری تغییر» یا دقیقتر «وجه لازمِ حرکت».

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستم‌ویکم

دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستم

بخصوص کار تیمی هدف تبلیغی برای حرکت های«توده ای» را نیز همیشه منظور نظر خودش داشت. معمولا برای تیم های نظامی امکان حضور هر دو عرصه کارچریکی و کار تبلیغی درمیان توده های کارگری و یا دانشجویی وجود نداشت. مسئله ای که بعنوان یک تناقض تکنیکی و تاکتیکی تا آخر بهمراه فعالیت های سیاسی مخفیانه برای چریک­های شهری م. ل. باقی ماند. این صرف نظر از گرایشات طبقاتی نهفته در اینگونه مبارزات است که جای خودش را دارد.

ادامه مطلب...

* مبارزات کارگری در ایران:

* کتاب و داستان کوتاه:

* ترجمه:


* گروندریسه

کالاها همه پول گذرا هستند. پول، کالای ماندنی است. هر چه تقسیم کار بیشتر شود، فراوردۀ بی واسطه، خاصیت میانجی بودن خود را در مبادلات بیشتر از دست می دهد. ضرورت یک وسیلۀ عام برای مبادله، وسیله ای مستقل از تولیدات خاص منفرد، بیشتر احساس میشود. وجود پول مستلزم تصور جدائی ارزش چیزها از جوهر مادی آنهاست.

* دست نوشته های اقتصادی و فلسفی

اگر محصول کار به کارگر تعلق نداشته باشد، اگر این محصول چون نیروئی بیگانه در برابر او قد علم میکند، فقط از آن جهت است که به آدم دیگری غیر از کارگر تعلق دارد. اگر فعالیت کارگر مایه عذاب و شکنجۀ اوست، پس باید برای دیگری منبع لذت و شادمانی زندگی اش باشد. نه خدا، نه طبیعت، بلکه فقط خود آدمی است که میتواند این نیروی بیگانه بر آدمی باشد.

* سرمایه (کاپیتال)

بمحض آنکه ابزار از آلتی در دست انسان مبدل به جزئی از یک دستگاه مکانیکى، مبدل به جزئی از یک ماشین شد، مکانیزم محرک نیز شکل مستقلی یافت که از قید محدودیت‌های نیروی انسانی بکلى آزاد بود. و همین که چنین شد، یک تک ماشین، که تا اینجا مورد بررسى ما بوده است، به مرتبۀ جزئى از اجزای یک سیستم تولید ماشینى سقوط کرد.

top