rss feed

ROOT - آرشیو
18 مرداد 1393 | بازدید: 2838

درباره اوضاع جهانی: مدرنیزه کردن روسیه

نوشته: پویان فرد

برلین – مسکو

کمپین تخریبی آلمان علیه روسیه و رئیس جمهور آن ولادمیر پوتین حتی پس از آغاز بازی های المپیک سوچی نیز ادامه یافته است. این کمپین نه تنها بسیج افکار عمومی آلمان را مورد هدف قرار داده بلکه هدف دیگر آن تحریک اقشار متوسط نوظهور روس بر علیه دولت روسیه نیز می باشد. این اقشار متوسط پس از تظاهرات های سالهای 2011 و 2012 بر علیه ولادیمیر پوتین به عنوان یک اهرم بالقوه برای نفوذ غرب در مسکو و به دست آوردن قدرت محسوب می شوند. مشاوران دولت آلمان به برلین به دلیل ایجاد کانالهای جدید برای نفوذ به محیطهای مخالف این اقشار متوسط در روسیه پیشنهاداتی کرده اند. دولت آلمان نه تنها ار لیبرالها بلکه از محافل شووینیستی ملی اپوزیسیون نیز بهره برداری می کند؛ همان طور که در اوکراین انجام می دهد و به ظرفیت اعتراضی نیروهای طیف فاشیستی اتکا می کند.  یک رهبر اپوزیسیون روسیه، که در برلین محبوب است، به اهالی قفقاز به عنوان سوسک اشاره می کند و توصیه اش به عنوان وسیله ایی برای مقابله با آنها تپانچه است. او به عنوان یک «کارشناس مبارزه با فساد» در بازی های المپیک سوچی در رسانه های آلمان ستایش شد.

طبقه متوسط در حال ظهور

در طول چند سال گذشته اقشار متوسط در روسیه برای سیاستهای آلمان در برابر دولت روسیه به طور فزاینده  ای به اهرمی مهم تبدیل شده اند. بر اساس بر آوردها؛ اقشار متوسط در روسیه 20 درصد کل جمعیت را تشکیل می دهند؛ اما انتظار رشد این قشر در آینده ای قابل پیش بینی دیده نمی شود. بخش بزرگی از تظاهرات کنندگان اعتراض های 2011 و 2012 در برابر نخست وزیر آن زمان و رئیس جمهور فعلی یعنی ولادیمیر پوتین از طبقه متوسط عمدتا شهری و طرفدار غرب تشکیل شده بودند. به گفته یک موسسه تحقیقاتی در مسکو [1] در میان تظاهرات کنندگان در تظاهرات 2011 در مسکو، تعداد چشمگیری از افراد تحصیل کرده با موقعیتهای خوب حرفه ایی در تظاهرات شرکت داشتند. الکساندر رار یک کارشناس آلمانی در روسیه نتیجه گیری می کند که اقشار متوسط نوظهور که پایگاه های اقتصادی خود را در سالهای گذشته تقویت کرده اند؛ امروز نه تنها خواستار آزادی های شخصی بلکه خواستار آزادی های سیاسی نیز هستند [2].

مخاطبان جدید

به موازات روابط در حال حاضر موجود با نخبگان اقتصادی و سیاسی روسیه؛ برلین به طور سیستماتیک آغاز به ارتباط با اقشار متوسط نوظهور در مخالفت با پوتین کرده است. مجله « سیاست بین المللی» 6 ماه پیش نوشت زمان آن فرا رسیده که رویکرد «نخبه گرایانه سیاستهای آلمان» در قبال روسیه از طریق ایجاد یک «تعادل بهتر» با تکمیل «ارتباطات لازم با مراکز تصمیم گیری» توسط تبادلی فشرده « با گروه های اجتماعی» جایگزین شود: «آلمان باید در اینکه چه کسانی مخاطبان واقعی سیاستهای مدرنیزاسیون  در روسیه هستند، تجدید نظر کند»[3]. فراتر از ساخت و سازماندهی سیاسی و اقتصادی؛ سیاست خارجی آلمان به طور سنتی از نهادهای فرهنگی و به طور اخص بنیادهای وابسته به احزاب آلمان استفاده می کند، که ظاهرا مستقل از دولت هستند و مناسب ترین وسیله برای ایجاد و حفظ ارتباط با اقشار متوسط باصطلاح جامعه مدنی هستند. پوشش رسانه های آلمان نیز آغاز به  حمایت از اقشار متوسط نو ظهور در روسیه که با دولت در گیر هستند کرده است، با تمرکز ویژه به تظاهرات کنندگان اقشار متوسط روس.

سوسک ها

به دلیل تفاوت های اجتماعی- سیاسی در اقشار نوظهور روسیه، تناقضات چشمگیری باقی می ماند. به طور مثال همان طور که  در طی تابستان 2012 گفته شد « انتقاد بدون ابهام هر دو مجلس فدرال و دولت آلمان در نحوه برخورد با پرنده "پوسی رایوت" یک مورد کلاسیک از حمایت محافل مخالف می باشد، و نمونه ای خوب برای " رویکرد جدید" سیاست های آلمان در مقابل روسیه است [4]. در آن زمان "پوسی رایوت" نه تنها با مخالفت بخش اعظمی از جامعه روسیه بلکه حتی با مخافت اقشار متوسط نوظهور نیز مواجه شد. به طور مثال الکسی ناوالنی یکی از رهبران طیف شووینیسم ملی روسیه، به طور تحقیرآمیزی، گروه موسیقی پانک  که از طرف برلین حمایت می شد را " جوجه احمق هایی" می نامد که برای تبلیغات و معروفیت سرو صدا راه انداخته اند. ناوالنی یکی از آن روس های در اپوزیسیون است که در آلمان از حمایت رسانه های سیاسی گسترده ای بهره مند می شود. به اهالی قفقاز به عنوان سوسک اشاره می کند و توصیه اش به عنوان وسیله ایی برای مقابله با آنها تپانچه است [6].

یک فاکتور مهم

سال گذشته نشریۀ "سیاست بین المللی" پیشنهاد تاسیس "انجمنهای گفتگو" به عنوان ابزاری برای افزایش نفوذ آلمان در اپوزسیون روس کرده است. این انجمنها نه تنها باید صراحتا به سمت بخشهای دارای "تساهل ترقیخواهانه  و اقتصادی" اقشار متوسط روس؛ بلکه همچنین به سوی گروه های «دارای مشکل...از قبیل ناسیونال شووینیستها و طیف وطن پرستان» معطوف باشد [7]. این به طور مثال اشاره به طیفهائی از همراهان ناوالی دارد که به طور منظم در تظاهرات فاشیست های روس شرکت می کنند. "سیاست بین المللی" توضیح می دهد که سازمانهای ناسیونال شووینیست "یک عامل مهم در جامعه روسیه هستند". پس از تحولات جهان عرب، مشخص شد که غرب با «گفت و گوهای یک جانبه با نخبگان در قدرت و بخش کوچک غرب گرای جامعه» از «بخش مهمی از جامعه» که در جهان عرب شامل یعنی محیطهای مذهبی محافظه کار می شد، غفلت کرده است؛ و این اشتباهی است که در روسیه نباید مجددا تکرار شود. این پیشنهاد نشان می دهد که دخالت متکبرانه و بی شرمانه آلمان در محیطهای لیبرال روسیه، صرفا تاکتیکی برای ایجاد به صف کردن آنان در برابر دولت مورد نفرت در طیف بسیار گسترده ای از نیروهای اپوزیسیون از جمله ناسیونال شووینیستها است. درست مانند اوکراین» [8].

عوامل خارجی

پس از حمایت گسترده غرب از موج وسیع تظاهرات های زمستان 2011 /12 و تظاهرات ماه می 2012، دولت روسیه به گفته (SWP) "موسسه آلمانی امور بین الملل و امنیت"، " علیه نفوذ غرب" اقداماتی را آغاز کرده است. نه تنها حق تظاهرات خیابانی محدود شده است، بلکه ان جی او هایی که از خارج کشور برای فعالیت های سیاسی پول دریافت می کنند، باید به عنوان "عوامل خارجی" ثبت شوند. قوانین مربوطه  روابط بنیادها و سازمان های وابسته به احزاب آلمانی را نیز مورد تخطی قرار داده و از آن زمان است که این سازمان ها به طور مرتب از سرکوب های خشونت آمیز در روسیه شکایت می کنند. مثالبنیاد کنراد آدناوئر اوکراین که وابسته به حزب حاکم دمکرات مسیحی آلمان CDU  است جوهر این اختلاف بر سر "عوامل خارجی" را نشان می دهد: این بنیاد که همچنین در مسکو نیز فعال است به طور سیستماتیک به ایجاد یک حزب مخالف دست زده است، که رهبر فعلی آن ویتالی کلیچکو به سوی تظاهرات های خشونت آمیز گام بر می دارد و خواستار ایجاد شبه نظامیان مسلح است [9]. غیر قابل تصور است که خود دولت آلمان منفعلانه نظاره گر این باشد که، سازمانهایی مثلا از دولت روسیه پول دریافت کنند تا در آلمان یا در کشورهای متحد خود دست به کمپین تبلیغاتی برای ایجاد احزاب اپوزیسیون طرفدار روس در این کشورها بزنند. و تردید است که به رهبران آنان اجازه دهد که در شرایط اوجگیری اختلافات برای ایجاد گروه های شبه نظامی اقدام کنند.

اتحاد گسترده

حمایت های آلمان از قشر نوظهور متوسط روس، در کمپین "ضد دولت روس" به مناسبت بازی های المپیک در سوچی نیز منعکس شده است. قانون ضد همجنس گرایی در روسیه که اخیرا تصویب شد، بر زندگی واقعی بخشی از قشر نوظهور متوسط روس تأثیر خواهد داشت که اکنون آلمان با اعتراض شدید خود به دنبال تشجیع آنان است. الکسی ناوالنی که تبلیغاتش نسبت به فساد در بازی های المپیک را تا کنون در اقشار متوسط روس به خوبی پیش برده است، همچنان از حمایت برلین برخوردار است. او در رسانه های آلمان به عنوان "کارشناس مبارزه با فساد" ستایش شده است. ناوالنی با سابقۀ ناسیونال شوونیستی که  قفقاز ها  را "سوسک" می نامد، در دشمنی و نفرت نسبت به همجنس گرایان معروف است، که البته این موضوعی است که در رسانه های آلمان  پنهان می شود، همان طور که ممارست ویتالی کلیچکو با شاخه فاشیستی اپوزیسیون اوکراین پنهان می شود. کمپین آنتی پوتین هیچ ربطی به حقوق مدنی و آزادی ندارد، بلکه به سادگی حمله ایی است به دولت روس و در صورت امکان جابجایی و جایگزینی این دولت توسط  نیروهای دست اندر کار.


 

[1] Jens Siegert: Opposition in Russland - eine kleine Zwischenbilanz. russland.boellblog.org 30.01.2012.
[2] Russland-Experte: Noch keine Alternative zu Putin; www.euractiv.de 29.02.2012. See German-Russian Contradictions.
[3] Stefan Meister: Mehr Mut gegenüber Moskau. Wie eine neue deutsche Russland-Politik aussehen könnte. Internationale Politik September/Oktober 2013.
[4] See Risiken und Nebenwirkungen.
[5] Lady Suppenhuhn. www.faz.net 25.08.2012.
[6] See Hebelpunkte gegenüber Russland.
[7] Stefan Meister: Mehr Mut gegenüber Moskau. Wie eine neue deutsche Russland-Politik aussehen könnte. Internationale Politik September/Oktober 2013.
[8] See A Broad-Based Anti-Russian Alliance and Termin beim Botschafter.
[9] See Our Man in Kiev.


منبع: جرمن فارین پالیسی
http://german-foreign-policy.com/en/fulltext/58721
13 فوریه 2014
ترجمۀ پویان فرد

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

یادداشت‌ها

دنباله‌ی کوه‌پیمایی با نوه‌ها و گپ‌وگفت درباره‌ی «مؤلفه»[در جنبش]

این یک مقاله‌ی تحلیلی نیست. نگاهی مادرانه است، برخاسته از درد و دغدغه‌ی

پُر رنج شهریور و مهر 1401 تاکنون

                                                                                                                  *****

ـ خانوم دکتر این چیه، چقدر خوشمزه‌ ست؟ یادمون بدین با چی درست کردین؟

ـ نوش بشه بهتون زری جون، موادش هویج و کدو و سیب‌زمینی رنده شده، تخم مرغ، نمک و فلفل و نون. البته برای شما جوونا خیارشور هم توی لقمه‌هاتون گذاشتم.

ـ واا، چه راحت. پس منم میتونم درست کنم.

ـ زری جون مامان بزرگم یه آشپز بی نظیرِ توی خانواده و فامیله!

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت بیست‌ودوم

دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستم‌‌ویکم

در این نیمه شب یازدهم شهریور کوچه نقاشهای خیابان لُرزاده در ازدحام بی نظیری از مردم انباشه بود. اکثراً لباس راحتی خانه دربر داشتند. همسایگان قسمت پائین کوچه به بالاتر آمده بودند. همه در جوّی از حیرت و تک توک در اعتراض بودند. مأمورین در جواب «اینا چکار کردن مگه؟» میگفتند «خرابکارند» میخواستن محله شما رو بفرستن رو هوا.

ادامه مطلب...

پرسشی از مقوله‌ی [مؤلفه در جنبش]

در باره سنت باید معنی «سیرت» و «طبیعت» جنبشهای مردمی یا همونطور که شما گفتی (جنبش های توده ای) را از دو منظر دید؛ اول «رویّه و روشِ» تاکنونی رویدادها یا همان جنبشها، دوم به معنی «وجه ضروری تغییر» یا دقیقتر «وجه لازمِ حرکت».

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستم‌ویکم

دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستم

بخصوص کار تیمی هدف تبلیغی برای حرکت های«توده ای» را نیز همیشه منظور نظر خودش داشت. معمولا برای تیم های نظامی امکان حضور هر دو عرصه کارچریکی و کار تبلیغی درمیان توده های کارگری و یا دانشجویی وجود نداشت. مسئله ای که بعنوان یک تناقض تکنیکی و تاکتیکی تا آخر بهمراه فعالیت های سیاسی مخفیانه برای چریک­های شهری م. ل. باقی ماند. این صرف نظر از گرایشات طبقاتی نهفته در اینگونه مبارزات است که جای خودش را دارد.

ادامه مطلب...

مهمانی تولد مامان سحر و جمع دوستان صابر و (نشریه غیررسمی «بولتن دانشجو»)

ـ ماهی جون بچه­ها رو که بهتون معرفی کردم؟

ـ آره صابر جون معرفیت کامل بود عزیزم، البته بعضی هاشون رو از قبل میشناختم.

ـ خانم دکتر جان؛ اجازه میدین مهمونی رو به نشست تبادل فکری تبدیل کنیم(خنده جمعی).

ـ صاحب خونه باید اجازه بده جونم، من خودم مهمونم. سحر جون ببین بچه ها چی میگن مادر.

ـ مادر جون برنامه را صابر گذاشته، من حرفی ندارم. فقط بشرط اینکه شما رو خسته نکنن.

ادامه مطلب...

* مبارزات کارگری در ایران:

* کتاب و داستان کوتاه:

* ترجمه:


* گروندریسه

کالاها همه پول گذرا هستند. پول، کالای ماندنی است. هر چه تقسیم کار بیشتر شود، فراوردۀ بی واسطه، خاصیت میانجی بودن خود را در مبادلات بیشتر از دست می دهد. ضرورت یک وسیلۀ عام برای مبادله، وسیله ای مستقل از تولیدات خاص منفرد، بیشتر احساس میشود. وجود پول مستلزم تصور جدائی ارزش چیزها از جوهر مادی آنهاست.

* دست نوشته های اقتصادی و فلسفی

اگر محصول کار به کارگر تعلق نداشته باشد، اگر این محصول چون نیروئی بیگانه در برابر او قد علم میکند، فقط از آن جهت است که به آدم دیگری غیر از کارگر تعلق دارد. اگر فعالیت کارگر مایه عذاب و شکنجۀ اوست، پس باید برای دیگری منبع لذت و شادمانی زندگی اش باشد. نه خدا، نه طبیعت، بلکه فقط خود آدمی است که میتواند این نیروی بیگانه بر آدمی باشد.

* سرمایه (کاپیتال)

بمحض آنکه ابزار از آلتی در دست انسان مبدل به جزئی از یک دستگاه مکانیکى، مبدل به جزئی از یک ماشین شد، مکانیزم محرک نیز شکل مستقلی یافت که از قید محدودیت‌های نیروی انسانی بکلى آزاد بود. و همین که چنین شد، یک تک ماشین، که تا اینجا مورد بررسى ما بوده است، به مرتبۀ جزئى از اجزای یک سیستم تولید ماشینى سقوط کرد.

top