ائتلاف مقدس
پیشنهاد مشخص {ائتلاف که داعیه نجات مردم را دارد، بهنظام} این است که «مردم» میتوانند همزمان بمب ساعتی و منبع تولید ثروت بیشتر باشند. انتخاب با خودتان است. ترجیح میدهید که این گرسنهها و حقوق نگرفتهها و زحمتکشانِ غیرآگاه و غیرمتخصصِ جان بهلبرسیده، به جانتان بیافتند، یا اینکه با کارِ بیشتر رونق و ثروت بیشتری را برای همهی ما بهارمغان بیاورند؟
امپریالیسم و سازمانهای غیردولتی در آمریکای لاتین
اما درحالیکه انبوه سازمانهای غیردولتی بهگونهای فزاینده بهابزار نئولیبرالیسم تبدیل میشوند، اقلیت کوچکی از این سازمانها میکوشند تا با پرداختن بهپیشبرد نوعی استراتژی جایگزین از سیاستهای طبقاتی و ضدامپریالیستی پشتیبانی نمایند. این دسته از ان.جی.اوها هیچگونه بودجهای از کارگزاران بانک جهانی، دولتهای اروپایی یا ایالات متحده آمریکا دریافت نمیکنند. آنها براین تلاشاند تا نیروهای منقطهای را در مبارزه علیه قدرت دولتی پیوند دهند.
تحریمها بهمثابهی سلاح کشتار جمعی: جنگ آمریکا برعلیه ونزوئلا
رسانههای آمریکایی بیتردید از فاسدترین مؤسساتِ آمریکایی هستند. رسانههای این کشور ممکن است که دربارهی سیاستهای ترامپ ظاهراً دچار شگفتزدگی شوند، اما آنجایی که موضوع آغاز جنگ برای نفتهای برونمرزی است، همگی آوازی فوقالعاده همآهنگ میخوانند. فاکسنیوز Fox News، سیانان CNN و نیویورکتامیز New York، همگی آمریکاییها را تشویق بهجنگ با عراق بر سرِ سلاحهای هستهای واهی کردند، و این درحالی بود که آمریکا عملاً از تحریمهای اقتصادی بهمثابهی سلاحِ کشتار جمعی در برابر مردم عراق استفاده میکرد.
آیا هنوز هم جنگ نعمت الهی است؟
امروزه گفتگو از احتمال ویا چگونگی وقوع جنگ بین دولت جمهوری اسلامی و آمریکا در هرجمعی از ایرانیتبارها بهامری عمومی و ترسآلوده تبدیل شده است. اینگونه گفتگوها چنان همگانی شده که فراتر از مدیای ایرانی و غیرایرانی، همهی ایرانیتبارها (اعم از ثروتمند، میانهحال ویا فقیر؛ و همچنین اعم از ساکنین ایران ویا سکونتگزیدگان در دیگر سرزمینها) را دربرمیگیرد و پرسشهایی از این دست را پیش میکشد: آیا جنگ واقع میشود؟ آیا آمریکا توان و همچنین انگیزهی نظامی حمله بهایران را دارد؟ آیا دولت ایران خواهان جنگ است؟ اگر جنگ واقع شود، بُرد و گسترهی آن تاکجاست؟
روسپیگری و روشهای مبارزه با آن
تصویری که کولنتای در این سخنرانی از روسپیگری، علت پیدایش آن و نحوهی ازبین بردنش میدهد، ضمن اینکه بهشدت از شرایط اقتصادی و تحولات اجتماعیـسیاسی شورویِ سال 1921 تأثیر گرفته، و حاوی نکات درستی نیز هست، اما خالی از تناقضگویی نیست؛ و از تعمیمِ ذهنی و فوقالعاده نابهجایی هم رنج میبرد. این تعمیم نابهجا و مکانیکیـارسطویی تا جایی گسترش مییابد که خانواده را عمدتاً از زاویه جنسی نگاه میکند، و همهی زنان خانهدار را (بدون تفکیک طبقاتی) بهنحوی روسپی میپندارد.
وقتی سکه یک پول سیاه است!
انسان در عصر سرمایه داری ناگزیر واجد منافع طبقاتی است که در گروی نفی منفعت طبقه ی دیگر است. عدم دخالت این موضوع در تحلیل به معنای پوشاندن این مسئله ی اساسی است. پیش از آنکه بخواهیم در ذهن خود با همان دغدغه مندی رمانتیک بر اساس وجه اشتراک انسان بودن (به معنی دهان داشتن، دست داشتن، پا داشتن و ...) پروژهای رهایی بخش برای انسان تجویز کنیم...
چند مصاحبه با زنان طبقه کارگر در غرب لندن ـ قسمت سوم
در روستای کوچکی بهنام پنجاب Punjab در هند متولد شدم. مادر، برادر، خواهر و زن برادرم هنوز در آنجا زندگی میکنند. دو برادر و یک خواهر دارم. من جوانترین فرزند خانواده هستم. در آن دوران پول زیادی نداشتیم. مزارع و زمینهای اطرافِ روستای ما از املاک زمیندارای بود که مادرم و گهگاهی هم من و خواهرانم در آنجا کار میکردیم. کار بر روی زمین فصلی بود. در زمان برداشت بهمادرم در بریدن چغندر قند کمک میکردم. بهعلاوه، شالیزار برنج و مزرعهی ذرت هم بود. پدر بزرگ و مادر بزرگم نیز از این نوع کارها انجام داده بودند.
کتابِ پسنشینیِ انقلاب روسیه 24-1920
فداکاریهای مردم روسیه و همهی سوسیالیستهای جهان مانع از آن نشد که حزب پیشآهنگ در بحران هجوم و تحریم و توطئه، هژمونی سرآمدان حزبی را بهتدریج جایگزین دموکراسی شوروی نسازد و بهجای مشارکت کارگران، دهقانان و سربازان صرفاً از بسیج مردمی و آوردن آنها بهخیابان برای تثبیت هژمونی خود بهره نجوید.
دو زمین [در امر مبارزهی طبقاتی]
همینها هستند که از بین همهی شعارهایی که کارگران سر میدهند، شعارهایی مثل «فلسطین، سوریه عامل بدبختیه» یا «دشمن ما همينجاست، دروغ میگن آمریکاست»[6] را دستچین میکنند تا در آتش دشمنی موهوم میان زحمتکشان منطقه بدمند، امریکا و شرکایش را که تا گردن در خون مردم منطقه و جهان فرو رفتهاند تطهیر کنند و از اعتراضات کارگران قبایی برای سیاستهای تجاوزکارانهی آنها بدوزند. و نیز تلاش میکنند...
دستها از ونزوئلا کوتاه!
آنچه در جریان هیاهوی مدیریتکنندهی ذهنِ تودهها توسط مدیای وابسته بهجناحبندیهای سرمایه جهانی نباید فراموش شود، این واقعیت استکه کودتای امپریالیستی در ونزوئلا نه تنها امکان سازمانیابی ناچیز تودههای کار و زحمتکشِ ونزوئلایی را از اینکه هماکنون هست، خیلی کمتر میکند و بهعبارتی بهنابودی میکشاند و بههرنحو که بتوانند فعالین کارگری و مدنی صادق را بههمراه کمونیستهای غیرسازشکار بهشدت سرکوب میکند...
«شوراگراییِ» خردهبورژوایی و اسماعیل بخشی
گرچه ارادهی دخالتگرْ در وقوع کیفیت عقلانیـانقلابیاش میتواند سازمانیابی شوراییِ مبارزات کارگری را از طریق تبلیغ و ترویج ایدههای انقلابی و ایجاد نهادهای کمونیستیِ مخفی و بعضاً نیمه مخفی تدارک ببیند و حتی گامهایی در تسریع آن بردارد؛ اما آنچه ایجاد شوراها و سازمانیابی شورایی را از اساس ممکن میسازد، صرفنظر از چپ خردهبورژوایی که فقط بازیگر است، حتی نه ارادهی افراد و گروههای حقیقتاً انقلابی یا کمونیست، که وقوع موقعیت اعتلاییـانقلابی است.
در مذمت قیام بیسر!
در ایران نیز سخنگویان خردهبورژوایِ گفتارهای تحزبستیز با همدستی کسانی که در قالب احزاب کاریکاتوریِ خانوادگیْ تحزب را بهابتذال کشاندهاند، توانستند تمام ارزشهای سازمانیابی، انضباطپذیری، زندگی و مناسبات رفیقانه، عبور از هویتجویی [بهحقیقتِ رهاییبخشِ مبارزهی طبقاتی]، و همهی دیگر روابط و مناسبات اینگونه را ازبین بُرده و «کادر»های خودرا را تا سطح فعالین صنعت حقوق بشر تنزل بدهند.
گروه 20، تجارت و ثبات مالی
مسئلهی بنیادین رشد اقتصادی برای اقتصادهای سرمایهدارانه، سودآوری سرمایه است. با استفاده از پایگاه دادههای کلان اقتصادی سالانهی اداره کل امور اقتصادی و مالی کمیسیون اروپا(EU-ANECO) میتوانیم بازدهی خالص سهام سرمایه مربوط بهبسیاری از اقتصادها را اندازهگیری کنیم. میانگین ارزش بازدهی خالص سهام سرمایه اعضای (G7) در سال 2005، درست پیش از رکود بزرگ، بهاوج رسید.
دربارهی تغییر - قسمت دوم
بنابراین ـبا توجه بهآنچه گفته شدـ تعریف دقیقتر از «تغییر» عبارت است از: ربطِ متعین بهدو ماهیت؛ [البته] با این تأکید که [هیچ] ربطی بهدو ماهیت متعین نمیگردد، مگر از جنبهی نفیِ آن دو ماهیت تا بتواند خودرا ثابت کند. برای مثال: هنگامیکه یک شکوفه بهمیوه تغییر میکند، دیگر در میوه ماهیت شکوفه بهچشم نمیخورد. ممکن است عناصر ساختیِ گذشته بهصورتی در فرماسیون دوم ابقا گردد؛ اما آنچه مفهوم تغییر را عینیت میبخشد نه در عناصر ابقا شده، بلکه در عناصری یافت میشود که [در] هر دو شئ متغایرند و نفی شدهاند؛
ارسطو و مفهوم متافیزیک
در این نحوهی تفکر که متافیزیک نامیده میشود، اشیا و پدیدهها همچون صور ذهنی آنها بهمثابهی موضوعاتی ثابت و لایتغیر، منفرد و مجرد و جدا از تأثیر و تأثر مرتبط با آنها، یکی پس از دیگری و بدون در نظر گرفتن روابطشان مورد بررسی قرار میگیرند. در نحوهی تفکر متافیزیکی یک چیز یا وجود دارد یا وجود ندارد، چیزی نمیتواند هم خود باشد و هم غیرخود، علت و معلول در ربطی متقدم و متأخر هستند. طرز تفکر متافیزیکی در وجود امور بود و نبودشان و روابطشان را نمیبیند.
خیزش «جلیقه زردها» در مقابل نئولیبرالیسم
اینطور بهنظر میرسد که اگر فعالین با تجربه و رادیکال سندیکاها و بهویژه تشکلهای کمونیستی مخفیِ فرانسوی بهروحیه پیکارجویانه «جلیقه زردها» تکیه کنند، و «جلیقه زردها» نیز بهنوبهی خود عناصر دست راستی «ناسیونال فرونت» را از صفوف خود برانند، پایههای پیوندی شکل میگیرد که طبقاتی و درعینحال میلیتانت خواهد بود.
چین، روایت یک انحطاط سوسیالیستی
اینکه چگونه چین از نوعی سوسیالیسم خودخوانده تبدیل بهقدرتی امپریالسیتی شد جای بحث دارد، با این حال ذکر این نکته ضروری است که حاکمان چین در هیچ دوره ی تاریخی از این که در حال پیاده کردن سوسیالیسم اند و راه کمونیسم را در پیشگرفته اند کوتاه نیامده اند. هرچند نتیجه ی اعمالشان در برهه های به خصوص متأخر تعمیق هرچه بیشتر سرمایه داری و منتفع شدن هرچه بیشتر از این نظام بوده است.
هفتتپه، تاکتیکها و راستای طبقاتی
چرا بهگونهای حرکت کنیم که برای یک لقمه نان بخورونمیر به«مقام معظم رهبری»، امام جمعه شوش، فرماندار و هر فرد و نهاد دیگری بیاویزیم که با استفاده از همین آیات و روایات و نهادها، ضمن اینکه میلیاردها اندوخته و بساط عشرت پهن کردهاند، فقر و فحشا و بیحرمتی را نیز در جامعه رواج دادند؟ چرا باید بهگونهای حرکت و مبارزه کنیم که «روحانیون، ائمه جماعات مساجد، اساتید و طلاب حوزههای علمیه» و امثالهم از مبارزهی برحق ما حمایت کنند؟ همهی اینها و دیگر همپالگیهای دولتی و «غیردولتیشان» جزءِ لاینفک لشگر استثمار و سرکوب نیرویکار و کارگرند...
فقر کودکان در بریتانیا
مارکس بهوضوح نشان داده است که ثروت عظیمی در بالای جامعه انباشت میشود، درصورتیکه آنچه همزمان در پایین جامعه تراکم پیدا میکند، «بدبختی، آزار و تنش، بردگی، جهل، خشونت و تخریب روانی» است. در همان هنگامی که بانکها از سودهای [کلان] خود گزارش میدهند، میلیون نفر از کارگران (که نیروی کارشان ثروت واقعی جامعه را تولید میکند)، بهزندگی با بدهی دائم و دریافت حداقل دستمزد مجبورند.
تقاضای حکم اعدام برای «جرجیس»!؟
در گفتگوهایی که در جمع 5 نفرهی «امید» داشتیم، یکی از افراد جمع (بهجز زندهیاد یداله) از ملاقاتی صحبت کرد که بهواسطهی مهدی کوهستانی بین چند نفر از فعالین کارگری خارج از کشور [تعدادشان را نمیدانم] با خانمی بهنام فرزانه صورت گرفته بود. این طور شنیدم که این خانم بهمخاطبین خود میگوید که از طرف سولیداریتیسنتر (مرکز همبستگی آمریکایی) است و خبر میدهد که این مرکز میخواهد بهفعالین کارگری ایران (در داخل و خارج) کمک کند. ظاهراً جمع در مقابل پیشنهاد فرستادهی سولیداریتیسنتر سکوت میکند. از جزئیات که چندان هم بهیاد نمیآورم بگذریم، مسئلهی قابل توضیح این استکه...
سکۀ ضرب شدۀ فمنیسم
در یکی از سفرهایی که بهشمال میرفتیم، دوستی تحلیل میکرد که جادهها و اتوبانهای شمال، که شبیه بهمارهای خزندهاند، در واقع دالهایِ مذکری هستند که بکری و پوشیدگیِ طبیعت مادینۀ زندۀ این خطه را میشکافند و بدینترتیب راه را برای ورود سرمایهداری مردسالارِ مرکزگرایِ سرکوبگرِ متمرکزشده در تهران باز میکنند. تهران از نظر او مردِ بورژوایِ روسپیکنندۀ بیسروپایِ ابنالوقتی است که بنیادش برمارـاتوبانهایی است در خودش و در بیرون از خودش که بهرویِ همۀ شهرهایِ اطرافش کشیده شده است
نکاتی درباره اعتصاب معلمان
مفاهیم و جملاتی هستند همچون آزادی، دموکراسی، استبداد، آقازاده، سپاه، اصلاحطلب و... که اگرچه بعضی اوقات استفاده از آنها میتواند تبعات یک حرکت صنفی را تعدیل کند، ولی در واقع کار اصلیاش همان گنگکردن موضوع است بهنفع یک چیزی که اصلاً معلوم نیست چیست یا کیست. وقتی میگویند یک معلم آزادی و احترام و عدالت میخواهد، یعنی دقیقاً چه میخواهد؟ حقوق بهتر؟ شرایط زندگی بهتر؟ قراردادهای منصفانه؟ مزایا؟ جواب هرچه هست، بیایید از همان استفاده کنیم.
بیژن هیرمنپور، کمونیستی بیادعا
بیژن، علیرغم اینکه بهسادگیِ حرف زدن میتوانست بنویسد، کمتر دست بهقلم بُرد و مجموعهی حجیمی از آثار از خود باقی نگذاشت. چرا؟ پاسخ بهسادگی زندگی، ساده است. بیژن جستجوگری نبود که همانند بسیاری از مدعیان چپ و کمونیست، بهدنبال جا و موقعیت خویش باشد. او در نظر و عمل براین باور بود که باید جا و وضعیت رابطهی کار و سرمایه را شناخت تا بتوان گامهایی در راستای سازمانیابی طبقاتی و انقلابی تودههای کارگر و زحمتکش برداشت.
رهایی کار
سرمایه بهمثابهی یک کلْ مجموعهی ارزشهای در دست سرمایههای منفرد است که مطابق با مفهوم سرمایه در حال خودگسترشی است. اشکال غیرصنعتی سرمایه که بخشی از ارزش اضافی تولید شده در حیطهی تولید را تصاحب میکنند در این خودگسترشی نقش مستقیم ندارند. رابطهی این اشکال سرمایه با سرمایه صنعتی در وهلهی اول بهعنوان رابطه میان سرمایهها در هنگام نظارهی سرمایه بهمثابه کل کنار گذاشته میشود.
تردستی و تاریخ، در نقد محمدرضا سوداگر و سید جواد طباطبایی
خواندن تاریخ، ساختن تاریخ است. این گزاره از دو جهت در اینجا برای ما حائز اهمیت و ضرورت است. نخست اینکه خوانش تاریخی را از تاریخ جدا نمیکند و قائل شدنِ شأنی بیطرف، علمی، فارغ از ارزشگذاری و بیرون از آنچه میخواند را منتفی میکند. بهاین معنی که همۀ مفاهیم، تحلیلها و رویکردهای تاریخی را بههمان میزان تاریخی میداند که اسناد، گزارشها و مدارک و تبعاً بههمان میزان که وقایع و اتفاقات را. در همینراستا آنکس که تاریخ را بلند و رسا میخواند و میسازد...
قرائت گرامشی
ناشناسی نویسنده، که او به عنوان یک قاعده برای روزنامه نگاری خوب پذیرفته بود (همه می دانند که بخش اعظم مقالاتش بدون امضاء منتشر می شدند)، بخشاً مشکلات غیر قابل رفعی در رابطه با جدا کردن مقالاتی که شخصاً توسط او نوشته شده اند از مقالات همکارانش خلق کرده است. این بقایای عدم اطمینان مهم ترین تفاوت را با دفاتر [زندان] که دستخط در آنان کیستی نویسنده را روشن می کند، تشکیل نمی دهند.
بیژن هیرمنپور (مرد همهی فصول) درگذشت
گرچه بیژن یکی از بنیانگذاران سازمان چریکها فدایی خلق بهحساب میآید، و حتی کتاب «مبارزهی مسلحانه هم تاکتیک، هم استراتژی» را بهطور گروهی و با مسئولیت مسعود احمدزاده نوشتهاند؛ اما هیچوقت نه تنها از هیچیک از پارهگروههای مدعی میراثداری سازمان چریکهای فدایی خلق جانبداری نکرد، بلکه این موضع را در مورد همهی دیگر گروههای سیاسی نیز ملحوظ نظر داشت.
روایتی از یک اعتصاب
این شرکتی بود اصطلاحاً خانوادگی که منهای روابط بهشدت پدرسالارانه و سختی که در این نوع شرکتها حاکم بود و همچنان نیز هست، بهعنوان حربهای برای دور زدن قانون تبعیت از حداقل دستمزد از آن استفاده میشود؛ حداقل دستمزدی که بهواسطهی مبارزهای طولانی و پرتاوان بهدست آمده است. جز این چیز زیادی از چند و چون مالیاتی این شرکتها نمیدانم.
شاعر و انقلاب
حکومت این چنین بود كه توانست محافظهكاران را با وجود مخالفت شدیدشان با رهبری انقلابی بهدنبال خویش بكشاند و اعترافات وحشتناكی از آنها بگیرد. عناصر رادیكال بلشویك ـاماـ در یك بنبست اسیر شده بودند. از نظر روانی برای آنها مبارزه با این كلیسا بههمان اندازه دشوار بود كه خدمت بهآن. این همان انگیزهی خودكشیهای پرغوغای جمعی در جریان محاكمات استالینیستی سالهای 38-1936 است. خودكشی مایاكوفسكی در سال 1930 را باید بهعنوان پیشدرآمدِ این درامِ غمانگیز ارزیابی كرد.
یادداشتها
خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستوسوم
دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستمودوم
انگار نه انگار که ما دستگیر شدیم و باید بلافاصه به اتاق شکنجه برده می شدیم و کتک مان میزدند. ساعت ها بکندی اما طولانی میگذشت. پس چرا در اول دستگیر اون وحشی بازی خشونت بار را درآوردند. زمان خیلی به کندی میگذشت. آفتاب بالا آمده بود. گرما کمی که از تابش آفتاب بود سرمای تنم را کم کرد. سیگاری بکسانی که میخواستن داده شد. یکی یکی دستشویی بردن. با دستنبد از جلو چقدر احساس چالاکی داشتم. میشد شلوارم را پائین و بالا بکشم و بعدش دستم را بشورم. دهانم را آب گرداندانم. چانه و سرم در حرکات شتشو درد داشت.
ادامه مطلب...دنبالهی کوهپیمایی با نوهها و گپوگفت دربارهی «مؤلفه»[در جنبش]
این یک مقالهی تحلیلی نیست. نگاهی مادرانه است، برخاسته از درد و دغدغهی
پُر رنج شهریور و مهر 1401 تاکنون
*****
ـ خانوم دکتر این چیه، چقدر خوشمزه ست؟ یادمون بدین با چی درست کردین؟
ـ نوش بشه بهتون زری جون، موادش هویج و کدو و سیبزمینی رنده شده، تخم مرغ، نمک و فلفل و نون. البته برای شما جوونا خیارشور هم توی لقمههاتون گذاشتم.
ـ واا، چه راحت. پس منم میتونم درست کنم.
ـ زری جون مامان بزرگم یه آشپز بی نظیرِ توی خانواده و فامیله!
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستودوم
دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستمویکم
در این نیمه شب یازدهم شهریور کوچه نقاشهای خیابان لُرزاده در ازدحام بی نظیری از مردم انباشه بود. اکثراً لباس راحتی خانه دربر داشتند. همسایگان قسمت پائین کوچه به بالاتر آمده بودند. همه در جوّی از حیرت و تک توک در اعتراض بودند. مأمورین در جواب «اینا چکار کردن مگه؟» میگفتند «خرابکارند» میخواستن محله شما رو بفرستن رو هوا.
ادامه مطلب...پرسشی از مقولهی [مؤلفه در جنبش]
در باره سنت باید معنی «سیرت» و «طبیعت» جنبشهای مردمی یا همونطور که شما گفتی (جنبش های توده ای) را از دو منظر دید؛ اول «رویّه و روشِ» تاکنونی رویدادها یا همان جنبشها، دوم به معنی «وجه ضروری تغییر» یا دقیقتر «وجه لازمِ حرکت».
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستمویکم
دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستم
بخصوص کار تیمی هدف تبلیغی برای حرکت های«توده ای» را نیز همیشه منظور نظر خودش داشت. معمولا برای تیم های نظامی امکان حضور هر دو عرصه کارچریکی و کار تبلیغی درمیان توده های کارگری و یا دانشجویی وجود نداشت. مسئله ای که بعنوان یک تناقض تکنیکی و تاکتیکی تا آخر بهمراه فعالیت های سیاسی مخفیانه برای چریکهای شهری م. ل. باقی ماند. این صرف نظر از گرایشات طبقاتی نهفته در اینگونه مبارزات است که جای خودش را دارد.
ادامه مطلب...* مبارزات کارگری در ایران:
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»- قسمت دوم
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»
- بیانیه شماره دوم کمیته دفاع از کارگران اعتصابی
- تشکل مستقلِ محدود یا تشکل «گسترده»ی وابسته؟!
- این یک بیانیهی کارگری نیست!
- آیا کافکا بهایران هم میرود تا از هفتتپه بازدید کند !؟
- نامهای برای تو رفیق
- مبارزه طبقاتی و حداقل مزد
- ما و سوسیال دمکراسی- قسمت اول
- تجمع اول ماه می: بازخوانی مواضع
- از عصیان همگانی برعلیه گرانی تا قیام انقلابی برعلیه نظام سرمایهداری!؟
- ائتلاف مقدس
- وقتی سکه یک پول سیاه است!
- دو زمین [در امر مبارزهی طبقاتی]
- «شوراگراییِ» خردهبورژوایی و اسماعیل بخشی
- در مذمت قیام بیسر!
- هفتتپه، تاکتیکها و راستای طبقاتی
- تقاضای حکم اعدام برای «جرجیس»!؟
- سکۀ ضرب شدۀ فمنیسم
- نکاتی درباره اعتصاب معلمان
- تردستی و تاریخ، در نقد محمدرضا سوداگر و سید جواد طباطبایی
- دختران مصلوب خیابان انقلاب
- «رژیمچنج» یا سرنگونی سوسیالیستی؟!
- هفتتپه و پاسخی دوستانه بهسؤال یک دوست
- اتحادیه آزاد در هفتتپه چکار میکند؟
- دربارهی جنبش 96؛ سرنگونی یا انقلاب اجتماعی!؟
- دربارهی ماهیت و راهکارهای سیاسیـطبقاتی جنبش دیماه 96
- زلزلهی کرمانشاه، ستیز جناحها و جایگاه چپِ آکسیونیست!؟
- «اتحادیه مستقل کارگران ایران» از تخیل تا شایعه
- هزارتوی تعیین دستمزد در آینه هزارتوی چپهای منفرد و «متشکل»
- شلاق در مقابله با نوزایی در جنبش کارگری
- اعتماد کارگران رایگان بهدست نمیآید
- زحمتکشان آذری زبان در بیراههی «ستم ملی»
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت دوم)
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت اول)
- در اندوه مرگ یک رفیق
- دفاع از جنبش مستقل کارگری
- اطلاعیه پایان همکاری با «اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران در ایران»
- امضا برعلیه «دولت»، اما با کمک حکومتیان ضد«دولت»!!
- توطئهی خانه «کارگر»؛ کارگر ایرانی افغانیتبار و سازمانیابی طبقاتی در ایران
- تفاهم هستهای؛ جام زهر یا تحول استراتژیک
- نه، خون کارگر افغانی بنفش نیست؟
- تبریک بهبووورژواهای ناب ایرانی
- همچنان ایستاده ایم
- دربارهی امکانات، ملزومات و ضرورت تشکل طبقاتی کارگران
- من شارلی ابدو نیستم
- دربارهی خطابیه رضا رخشان بهمعدنچیان دنباس
- قطع همکاری با سایت امید یا «تدارک کمونیستی»
- ایجاد حزب کمونیستی طبقهی کارگر یا التجا بهنهادهای حقوقبشری!؟
- تکذیبیه اسانلو و نجواهای یک متکبر گوشهنشین!
- ائتلافهای جدید، از طرفداران مجمع عمومی تا پیروان محجوب{*}
- دلم برای اسانلو میسوزد!
- اسانلو، گذر از سوءِ تفاهم، بهسوی «تفاهم»!
- نامهی سرگشاده بهدوستانم در اتحاد بینالمللی حمایت از کارگران
- «لیبر استارت»، «کنفرانس استانبول» و «هیستادروت»
- «لیبر استارت»، «سولیداریتیسنتر» و «اتحاد بینالمللی...»
- «جنبش» مجامع عمومی!! بورژوایی یا کارگری؟
- خودشیفتگی در مقابل حقیقت سخت زندگی
- فعالین کارگری، کجای این «جنبش» ایستادهاند؟
- چکامهی آینده یا مرثیه برای گذشته؟
- کندوکاوی در ماهیت «جنگ» و «کمیتهی ضدجنگ»
- کالبدشکافی یک پرخاش
- توطئهی احیای «خانهکارگر» را افشا کنیم
- کالبدشکافیِ یک فریب
- سندیکای شرکت واحد، رفرمیسم و انقلاب سوسیالیستی
* کتاب و داستان کوتاه:
- نقد و بازخوانى آنچه بر من گذشت
- بازنویسی کاپیتال جلد سوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد دوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد اول، ایرج اسکندری
- کتاب سرمایهداری و نسلکشی ساختاری
- آگاهی طبقاتی-سوسیالیستی، تحزب انقلابی-کمونیستی و کسب پرولتاریایی قدرت...
- الفبای کمونیسم
- کتابِ پسنشینیِ انقلاب روسیه 24-1920
- در دفاع از انقلاب اکتبر
- نظریه عمومی حقوق و مارکسیسم
- آ. کولنتای - اپوزیسیون کارگری
- آخرین آواز ققنوس
- اوضاعِ بوقلمونی و دبیرکل
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- آغاز پرولترها
- آیا سایهها درست میاندیشند؟
- دادگاه عدل آشکار سرمایه
- نبرد رخساره
- آلاهو... چی فرمودین؟! (نمایشنامه در هفت پرده)
- اعتراض نیروی کار در اروپا
- یادی از دوستی و دوستان
- خندۀ اسب چوبی
- پرکاد کوچک
- راعش و «چشم انداز»های نوین در خاورسیاه!
- داستان کوتاه: قایق های رودخانه هودسون
- روبسپیر و انقلاب فرانسه
- موتسارت، پیش درآمدی بر انقلاب
- تاریخ کمون پاریس - لیسا گاره
- ژنرال عبدالکریم لاهیجی و روزشمار حمله اتمی به تهران
* کارگاه هنر و ادبیات کارگری
- شاعر و انقلاب
- نام مرا تمام جهان میداند: کارگرم
- «فروشنده»ی اصغر فرهادی برعلیه «مرگ فروشنده»ی آرتور میلر
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- و اما قصهگوی دروغپرداز!؟
- جغد شوم جنگ
- سرود پرولتاریا
- سرود پرچم سرخ
- به آنها که پس از ما به دنیا می آیند
- بافق (کاری از پویان و ناصر فرد)
- انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود
- اگر کوسه ها آدم بودند
- سوما - ترکیه
- پول - برتولت برشت
- سری با من به شام بیا
- کارل مارکس و شکسپیر
- اودسای خونین
* ترجمه:
- رفرمیستها هم اضمحلال را دریافتهاند
- .بررسی نظریه انقلاب مداوم
- آنتونیو نگری ـ امپراتوری / محدودیتهای نظری و عملی آتونومیستها
- آیا اشغال وال استریت کمونیسم است؟[*]
- اتحادیه ها و دیکتاتوری پرولتاریا
- اجلاس تغییرات اقلیمیِ گلاسکو
- اصلاحات اقتصادی چین و گشایش در چهلمین سال دستآوردهای گذشته و چالشهای پیشِرو
- امپراتوری پساانسانی سرمایهداری[1]
- انقلاب مداوم
- انگلس: نظریهپرداز انقلاب و نظریهپرداز جنگ
- بُرهههای تاریخیِ راهبر بهوضعیت کنونی: انقلاب جهانی یا تجدید آرایش سرمایه؟
- بوروتبا: انتخابات در برابر لوله تفنگ فاشیسم!
- پناهندگی 438 سرباز اوکراینی به روسیه
- پیدایش حومه نشینان فقیر در آمریکا
- پیرامون رابطه خودسازمانیابی طبقه کارگر با حزب پیشگام
- تأملات مقدماتی در مورد کروناویروس و پیآیندهای آن
- تاوان تاریخی [انقلابی روسیه]
- تروریسم بهاصطلاح نوین[!]
- جنبش شوراهای کارخانه در تورین
- جنبش مردم یا چرخهی «سازمانهای غیردولتی»
- جوانان و مردم فقیر قربانیان اصلی بحران در کشورهای ثروتمند
- دستان اوباما در اودسا به خون آغشته است!
- رهایی، دانش و سیاست از دیدگاه مارکس
- روسپیگری و روشهای مبارزه با آن
- سرگذشت 8 زن در روند انقلاب روسیه
- سقوط MH17 توسط جنگنده های نیروی هوائی اوکراین
- سکوت را بشکنید! یک جنگ جهانی دیگر از دور دیده میشود!
- سه تصویر از «رؤیای آمریکایی»
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- شاعر و انقلاب
- فساد در اتحادیههای کارگری کانادا
- فقر کودکان در بریتانیا
- قرائت گرامشی
- کمون پاریس و قدرت کارگری
- گروه 20، تجارت و ثبات مالی
- لایحه موسوم به«حق کار»، میخواهد کارگران را بهکشتن بدهد
- ماركس و خودرهایی
- ماركسیستها و مذهب ـ دیروز و امروز
- مانیفست برابری فرانسوا نوئل بابوف معروف بهگراکوس[1]
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- ملاحظاتی درباره تاریخ انترناسیونال اول
- ممنوعیت حزب کمونیست: گامی به سوی دیکتاتوری
- نقش کثیف غرب در سوریه
- نگاهی روششناسانه بهمالتیتود [انبوه بسیارگونه]
- واپسین خواستهی جو هیل
- واپسین نامهی گراکوس بابوف بههمسر و فرزندانش بههمراه خلاصهای از زندگی او
- ویروس کرونا و بحران سرمایه داری جهانی
- یک نگاه سوسیالیستی بهسرزمینی زیر شلاق آپارتاید سرمایه