نام مرا تمام جهان میداند: کارگرم
کاری از کارگاه هنر و ادبیات کارگری
کلام: آذر
متن: هیچ کس و همه کس
موسیقی و تنظیم: رامین
سرگذشت 8 زن در روند انقلاب روسیه
گرچه هرچه توان تکنولوژیک بشر فراتر میرود، برابری زنان با مردان شباهتهای فیزیکی بیشتری هم پیدا میکند؛ اما اساس برابری زنان و مردان را باید در تبادل انسانیـارزشی سنجید. به این معنا که توان زنها در رفع نیازیهای بشری، فراتر از شکلی که تحقق توان آنها در محدودهی اندامیشان بهخود میگیرد، دارای همان ارزشی است که مردها متناسب با ساختمان اندامی خود در توان دارند.
زلزلهی کرمانشاه، ستیز جناحها و جایگاه چپِ آکسیونیست!؟
فرض کنیم که فضای سیاسی حاکم برجامعه اجازهی شکلگیری تشکلهای کارگری و تعاونیهای نظارتی و غیرنظارتیِ مردمی را در چارجوب قانون اساسی همین نظام میداد؛ در این صورت مفروض: اولاًـ خریداران مسکن مهر با ایجاد تعاونیهای نظارتیْ این امکان را پیدا میکردند که برکیفیت ساخت و ساز و قیمت تمام شدهی خانههای خود نظارت داشته باشند و در جهت بهبود وارزانتر شدن آن بکوشند، وبهویژه روی ایجاد زیرساختهای لازمِ شهری اصرار کنند؛ و درنتیجه، بهواسطهی وقوع زلزله آسیب کمتری ببینند.
پیرامون رابطه خودسازمانیابی طبقه کارگر با حزب پیشگام
جدل او با لنین بهنشر کتاب «وظایف سیاسی ما» در سال 1904 انجامید که قبل از هرچیز بهخاطر پاراگرافی مشهور شده است که برای تحول بعدی حزب کمونیست روسیه و تاریخ روسیه شوروی اهمیتی اساسی و پیشگویانه داشت: «این روش ما در سیاست داخلی حزب بهوضعی منتهی خواهد شد که رهبری حزب جایگزین حزب و پس از آن کمیتهی مرکزی جایگزین رهبری حزب میشود و سرانجام یک دیکتاتور خود را جایگزین کمیتهی مرکزی میکند و وضعی را بهوجود میآورد که کمیتههای حزبی بدون مشارکت تودههای مردم هر دَم سیاستهای خود را تغییر میدهند».
از اکتبر سرخ تا اصلاحطلبی سبز آقای مالجو
گرچه نقد و بررسی هرنوشتهای دربارهی یک واقعهی تاریخی هنگامی بهحقیقت معنایی خود دست مییابد که در مطابقت با تحقیقات مکتوب و اسناد معتبر تاریخی انجام شود، و گرچه چنین مطابقتی در رابطه با انقلاب اکتبر (که خطِ سرخِ فاصلی در تاریخ نوع بشر است) از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار است؛ اما ازآنجاکه هدف آقای مالجو از نوشتهی «انقلاب اکتبر: یک گام به پیش، دو گام به پس» نه بررسیِ تاریخی، که اساساً نظریهپردازی و نشان دادن راهکارهای سیاسی است.
آینده مارکسیسم
شکگرایی مارکس و مارکسیسم لاهوتی و هیچگرایانه نیست، بلکه تردیدی سازنده و مثبت است که بهدستآوردهای علمی توجه دارد و آنها را بهرسمیت میشناسد؛ و افزون براین، تلاشِ دایمی برای گسترش این دستآوردها را میستاید. بنابراین، مارکسیسم بهعنوان علمِ جامعه، علم انقلاب و ابزار توضیح علمی روندهای عام تاریخی، تنها یک روش نیست، بلکه نتیجهی فعلی کاربُرد این روش در عرصهای از مسائل اساسی تاریخ بشر نیز ھست.
«اتحادیه مستقل کارگران ایران» از تخیل تا شایعه
آگاهی که در فعلیت و ارادهمندی اجتماعی خویش معذب میگردد؛ و چنانچه بهواسطه عدم پیوند با مبارزات کارگری بهخودستیزی و الگوسازی کشیده نشود، تنها مقدمه یا پیشنهادهی خودآگاهی است. این پیشنهاده در ترکیب با ذات مبارزاتی کارگرانْ آغازگاه پروسهی خودآگاهی انقلابی است که معمولاً با «آگاهی» یکسان فرض میشود. بنابراین، روشنفکر انقلابی بهشخصی اطلاق میشود که در مقام «آموزگار» با کارگران بیامیزد تا با نفی موجودیت تکساحتیاش، خویشتن را بهعنوان انسانی نوعی بازبیافریند.
ملاحظاتی درباره تاریخ انترناسیونال اول
آنچه در نشست بامدادی روز ۶ سپتامبر ۱۸۷۲ در کنگرهی انترناسیونال گذشت، آخرین پردهای بود که بهروی صحنه رفت. در میان حیرت حاضران، انگلس از جا برخاست و پیشنهاد کرد که شورای کل در سالهای ۱۸۷۲ و ۱۸۷۳ در نیویورک مستقر شود و ترکیب آن نیز توسط اعضای فدراسیون همانجا انتخاب شود. بدینسان، مارکس و سایر بنیادگذاران انترناسیونال دیگر نمیتوانستند عضو مرکزیت تشکیلات باشند و بهجای آنها کسان دیگری این وظیفه را بهعهده میگرفتند که هنوز شناخته نبودند.
بیانیه كانون تحقیق سوسیالیستی ـ کردستان (پیرامون مضحکهی رفراندوم در کردستان)
با توجه بهشرایطی که امروز در خاورمیانه حاکم است، این سبک از رفراندوم در سایه حاکمیت دولت اقلیم را، راهکار نمیدانیم و بر این باوریم که باعث برجستهتر شدن هرچه بیشتر مشکلات بین ملیتهای موجود در عراق میشود، همچنان مانع اتحاد است در صفوف طبقهی کارگر و ویران شدن هرچه بیشتر کیفت زندگی. چنین رفراندومی دیوارهای دمکراسی را تنگتر کرده و قدرت سرکوبِ احزاب حاکم و اعمال دیکتاتوری را بیشتر میکند. و این تنها سودیست که در جیب قدرتهای امپریالیست جهانی و منطقهای میرود.
اقدامات کارگری در مارس 1921ـ آلمان
بلشویکها براین باور بودند که انقلاب آنها تنها میتواند پیش درآمدِ [انقلابات دیگر] باشد: مشکلات موجود در روسیه تنها در سطح جهانی قابل حل است، و در این اثنا، میدان جنگِ تعیینکننده آلمان خواهد بود؛ یعنی جایی که بورژوازی پس از نوامبر 1918 بقای خود را مدیون اتحاد میانِ افسران ارتش، سوسیال دموکراتها و اتحادیههای کارگری ـدر مقابله با شوراهای کارگریـ بود. قاتلانی که توسط گوستاو نسکهی سوسیالیست بهکار گمارده شده بودند، در دورِ اول نبرد پیروز شدند...
دربارهی چیستی، چگونگی و مفهوم زمان
بگذارید مثال را مشخصتر کنیم: فرض کنیم سازماندهی یک حزب ضروری است، طبعاً چنین ضرورتی تابع ذات تغییراتی است که ایجاد حزب را بهعنوان یک رویداد تاریخی میسر میسازد. اما از طرفی، ضرورت یک رویداد بهزمان ماهوی آن نیز مربوط است. مثلاً در چه مدتی این حزب باید سامان بگیرد، دیر کردن چنین امری ممکن است آن را از ضرورت تهی کند و حتی زودرسی آن نیز ممکن است فاجعهانگیز باشد. اگر ساختن یک حزب زمانی انجام شود که کارکردهای اجتماعی آن بیاعتبار باشند، حزب بلافاصله ازهم خواهد پاشید.
دولت جنگ [یا دموکراسی آمریکایی]
مقدمه مترجم: جان بلامی فاستر در نوشتۀ حاضر، در سه بخش متفاوت «جنگ» و تأثیر آن بر روابط اجتماعی در ایالات متحده را مورد بررسی قرار میدهد. بخش اول مقاله با عنوان «دولت جنگ»، فاکتهای تاریخی ایجاد ساختار یک دولت جنگی در آمریکا را میشمارد. صرف بیان این فاکتها برای دستیابی به یک تحلیل مارکسیستی کافی نیستند (چنین توقعی هم نداریم) اما همین فاکتهای تاریخی، ضمن ارائۀ تصویری عمومی از حرکت سیاسی ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم بهکشوری که بدون جنگ قادر به گذران اموراتش نیست؛ دستیابی بهچنین تحلیلی را آسانتر میکنند.
دربارهی جنبش کارگری در سوئد
یکی از اتفاقات مهم تاریخ جنبش کارگری سوئد که بسیار مورد بحث و گفتگو بوده و هنوز هم هست، واقعهی اودالن است. تاریخنویسان و محققان زیادی در این مورد نوشتهاند. اشعار و سرودهای فراوانی در بارهی این واقعه سروده شده و فیلمهای بسیاری بهآن پرداختهاند. از سال 1930 کارگران کارخانه سولفات در شمال سوئد با کارفرما علیه کاهش دستمزدها بحث و جدل داشتند، اما بهنتیجهای نرسیدند.
در مقابله با لجنپراکنیهای ضدکارگری
انگیزهی اصلی نگارش این یادداشت اساساً عاطفی است. عاطفهای که ناگزیر طبقاتی و رفیقانه است. این درست که عاطفه بههرصورت عطف بهمنطق و پایه منطق نیز موضع و موقع تاریخیـاجتماعیـطبقاتی و نیز سنیـجنسی افراد است؛ اما من علیرغم اختلافاتی که در زمینه پراتیک طبقاتی با یداله داشتم، او را دوست داشتم و هتک حرمت او را تا اندازهی زیادی هتک حرمت خودم میدانم. بنابراین، انگیزهی اصلی در نگارش این یادداشت دفاع از حرمت انسانی و طبقاتی یداله خسروشاهی است که بهنوعی هتک حرمت انسانی و طبقاتی خود من نیز بهحساب میآید.
چند کارگر میشناسید که خواهان انقلاب سوسیالیستی باشند؟
بدینترتیب، در پاسخ بهکسانی که سؤال میکنند که آیا آگاهی سیاسی و طبقاتی از بیرون بهطبقهی کارگر وارد میشود؟ میتوان چنین پاسخ داد که اگر بهاندازهی چند میلیمتر از نگاه اسکولاستیک بهجهان فاصله بگیرید، بهسادگی درمییابید که «بیرونِ» بدون «درون» صرفاً یک انتزاع میانتهی است؛ و حقیقت این است که آگاهی سیاسی و طبقاتی در دیالکتیک لاینفک درون و بیرون شکل میگیرد که عامل عمدهی این رابطه (درست مثل همهی مجموعههای اینچنین) «درون» است.
«تعدیل ساختاری» یا «تولید بارآوری تولید»
سه برابر شدن لیستهای انتظار بیماران برای دسترسی بهدکتر و بخشهای تخصصی، برخوردهای خشن با بیماران که قبلاً سابقه نداشت، کاهش تقریباً 50 درصدی پرستارها، افزایش توقع «تمکینِ» دکترها از پرستارها (که عموماً زن هستند) و مسائلی از این قبیل نشاندهندهی این استکه آنچه در مورد کارکنان داروخانهها اِعمال شده، تصادفی و استثنایی نیست. حقیقت این است که این روندی عمومی، سرمایهدارانه و جهانی است.
نظریه عمومی حقوق و مارکسیسم
«جامعه بهعنوان یک کُل» تنها در تخیل این قضات وجود دارد. در واقع، با طبقاتی با منافع متضاد و در ستیز با یکدیگر سروکار دارند. هردستگاه تاریخیِ سیاستِ مجازاتْ مُهر منافع طبقاتی خودرا برپیشانی دارد، و مربوط بهطبقهای است که آن را متحقق ساخته است. ارباب فئودالْ روستاییانِ سرکش و ساکنان شهری را که برضد قدرت او قیام کردهاند، اعدام میکند. شهرهای وحدتیافته، شوالیههای راهزن را بهدار آویختند و قلعههایشان را ویران کردند.
آ. کولنتای - اپوزیسیون کارگری
ترجمهی نوشتهی کولنتای (که قبل از کنگرهی دهم منتشر شد و چندی بعد با سانسور و توقیف مواجه شد)، همراه با نقل مطالبی نسبتاً طولانی از «تاریخ روسیهی شوروی ـ انقلاب بلشویکی»، اثر ای. اچ. کار. (ترجمهی نجف دریابندری)، نقل بخشی از نامهی لنین بهکنگرهی دوازدهم بهعنوان پیوست و نیز نکاتی که در این مقدمه بهآن اشاره میشود ـهمگیـ را باید بهعنوان گام بسیار کوچکی در راستای ایجاد زمینه برای درک آرمانی، پراتیک و استراتژیکِ مسئلهی دیکتاتوری پرولتاریا (بهمثابهی تاکتیک الزامیِ استراتژی رهایی نوع انسان) دریافت کرد.
«انتقاد» بهمثابهی بازتولید انقلابیِ هستیِ انسانی
ازآنجاکه انتقادکردن و انتقادپذیرفتن در هررابطهای ظرافت و آگاهی ویژهای میطلبد؛ ازاینرو، ضروری است که در تدارک سازمانیایی کمونیستی طبقهی کارگر (برای کارگران و دیگر نیروھای همسو با این طبقه) این فرصت و امکان را فراهم آورد که آنها با طرح مسائل انتقادى و نیز نقدِ انتقادات ناصحیحشان این مهارت هنرمندانه را بهدرستی بیاموزند.بهطورکلی، تدارک سازمانیابی کارگران در راستای انقلاب سوسیالیستی و رهایی انسان، روندی است که بدون آموزش دیالکتیک رفیقانهی انتقاد بهسیاستگرایی و قدرتطلبی و ستیزهای قشریـگروهی میچرخد.
آنتونیو نگری ـ امپراتوری / محدودیتهای نظری و عملی آتونومیستها
اگر تردیدی هم در این باره وجود داشت كه جنبش ضدسرمایهداری بیانگر تجدیدحیات چپ در پهنهی جهانی است، با تظاهرات گسترده علیه اجلاس سران «گروه هشت» در بیستویكم ژوئن 2001 در جنوآ Genua، این تردید مسلماً از میان برداشته شد...جوانی، اعتماد بهنفس و مبارزهجوییِ تظاهركنندگان گواه روشنی بود كه چپِ ایتالیا پس از نزدیك بهیك ربع قرن شكست و ناامیدی، در حال تجدیدحیات است.
نگاهی بهسال 1917 ـ پس از فروپاشی شوروی
انقلاب روسیه را ـامروزهـ بهعنوان رویدادی نگاه میکنم که در مرکز راستین رویدادهای قرن بیستم قرار دارد؛ چراکه میلیونها نفر از مردم [کارگر و زحمتکش] را بهصحنهی تاریخ آورد تا بهگونهای بهدنبال تغییر شرایط زندگی خود باشند که پیش از این هیچ واقعهای قادر بهآن نبوده است. با وجود این، بهبسیاری از فرضیات ایدئولوژیکی که در اینجا نام بردم، و بهویژه فرضیاتِ بلشویکی را ـدیگرـ باور ندارم.
در مقابله با فاجعهی درحال گسترش سوریه و جهان چه باید کرد؟
سوریه را شیمیایی کردند تا ژورنالیستهای مزدور با بزرگنمایی این فاجعه، ضمن اینکه مرگ دهها هزار کودکی را که بهوساطت انباشت سرمایههای غربی و شرقی در اطراف و اکناف جهان از گرسنگی و بیماری زجرکش میشوند، لاپوشانی کنند و درعینحال نمایشی را بهپردهی مدیای بورژوازی غرب بدوزند تا بیعاطفگی سیاسی و انسانی در میان تودههای وسیع مردمی را که هویت طبقاتی خودرا نیز انکار کردهاند، بهگونهای بهحرکت درآورند...
هزارتوی تعیین دستمزد در آینه هزارتوی چپهای منفرد و «متشکل»
واقعیت این است که کُنه و عمق طرح و مطالبهی نسبت درآمدهاْ ضدسندیکایی، سرنگونیطلبانه و فراطبقاتی است. این بیماریِ همهی چپهایی است که با جاخوش کردن در اروپا و آمریکا و چسبیدن بهرفاه نسبی این جوامع، درعینحال خواهان سرنگونی دولت جمهوری اسلامی نیز هستند. حتی اگر چنین سرنگونیای شدنی باشد، بهدلیل اینکه فاقد آلترناتیو طبقاتی و تاریخی است، ذاتاً بورژوایی است.
در فراداشت صدوسی و یکمین سال درگذشت کارل مارکس
مارکسیسم، پرچم شورش بشریت تحت استثمار و ستم علیه نظام ازخودبیگانه و ضدانسانی سرمایهداری است. مارکسیسم، بازتاب آگاهانهی موجودیت نظام کنونی در جنبش برای سوسیالیسم است... در فراز و نشیب تکامل تاریخی مارکسیسم، جریانات استالینیستی، مائویستی و ارتدوکسهای سوسیال دموکرات و نظایر آنْ پدیدار شدند که نه تنها عملکردشان بر سوسیالیسم مارکسی استوار نبود، بلکه برعکس با تغییر انقلابیـپرولتاریایی سرمایهداری بهسوسیالیسم نیز هیچگونه پیوندی نداشتند.
کارگران روسیه و حزب بلشویکِ در قدرت
هدف از ترجمه و انتشار این مقاله و همچنین ترجمه کتاب The Russian Revolution in Retreat, 1920-24 اساساً تحقیقاتی و پراتیک است. بنابراین، همچنانکه ما ـخودـ چنین نکردهایم، از خوانندهی این مقاله نیز نمیخواهیم که همه ویا حتی بحشی از نظرات و قضاوتهای سیمون پیرانی در بارهی انقلاب اکتبر را بپذیرد. اما نمیتوان خود را مارکسیست و فعال کمونیستِ جنبش کارگری نامید؛ و در کنار دیگر فعالیتهای لازم، بهضرورت بازبینیِ انقلاب اکتبر ـنیزـ نپرداخت.
۸ مارس برآمده از یک آرمان طبقاتی یا آیین فراطبقاتی
توضیح نویسنده:
این مقالهی ویرایش دیگری از مقالهای استکه برای اولینبار در نشریه «جنس دوم»، در اسنفد 1379 منتشر شد. آنچه در «جنس دوم» چاپ شد، در واقع خلاصهی مقالهی جامعتری بود که در خردادماه 1380 (ژوئن 2001) در گاهنامهی کمون، شمارهی 20، بهچاپ رسید. انتشار ویرایش دیگری از این مقاله را بهاین دلیل لازم دیدم که جنبش کارگری، علیرغم تحولات کمّی، هنوز بهتغییرات جدی و قابل توصیف بهتغییرات کیفی دست نیافته است؛
«فروشنده»ی اصغر فرهادی برعلیه «مرگ فروشنده»ی آرتور میلر
آیا آدمی مثل فرهادی که خیلیها میگویند بهجزییات توجه ویژهای دارد و همین فیلم «فروشنده» هم مملو از جزئیات سرگرمکننده است، این پیرمرد را (که بهلحاظ طبقاتی جزیی از زحمتکشان متحد طبقهی کارگرِ فروشندهی نیرویکار و تولیدکنندهی ارزش اضافی است) تصادفی انتخاب کرده تا کنش و واکنشهای زنِ مورد تجاوزی از طبقهی متوسط در جامعهای مردسالار و سنتی را نشان بدهد؟
در تدارک دروغ (قسمت دوم)
ادبیات چپ، کلامی گیرا و خواندنی نیست. مانند زنجیرهای است حیران و نابهنجار از واژگانی که از شانۀ هم با سماجت آویزان شدهاند و هر کدام با واژۀ پیشین سر دعوا دارند. نوشتههائی که گویا دچار قولنج رودهاند و در هر جملهای که فرومیرود، در جستجوی نباتاند و چون برمیآید، در تکانهای ممات؛ و با استیصال در جستجوی داروی روانکننده، جعبۀ داروی لغتنامۀ فارسی را زیر و رو میکنند.
سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
دریافت مارکسیستی ما از وابستگیهای عینی و اجتماعی هنر و سرشت هدفمند و اجتماعی آن بدین معنی نیست که ما ـبهزبان سیاسی- میکوشیم هنر را بهکمک فرمانها و دستورالعملهایمان هدایت کنیم. برای ما بههیچوجه تنها آن هنری نو یا انقلابی نیست که دربارهی کارگران سخن بگوید، بسی جاهلانه است اگر گمان رود که ما از شاعران میخواهیم که حتماً یک دودکش کارخانه یا قیام علیه سرمایه را توصیف کنند. روشن است که هنر نو از نظر ارگانیک در مرحلهای نیست که بتواند مبارزهی پرولتاریا را در مرکز توجه قرار دهد.
یادداشتها
خاطرات یک دوست ـ قسمت چهلوسوم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت چهلمودوم
ساواک برای پائین نگهداشتن آمار زندانی ها ما را به زندان عادی فرستاده بود. صلیب سرخ از طرقی پیگیر شده بود. برای همین دوباره مارا بزندان عمومی (شماره یک) برگرداند. در بار دوم بازدید صلیب سرخ در بند شش زندان شماره یک قصر بودم.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت چهلودوم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت چهل و یکم
درزمان نسبتا طولانی که در این بند بودم چند بار رسولی سر بازجویی که گویا ریاست بر زندانیان و نظارت بر امور و کنش هایشان را به او سپرده بودند به بازدید از بندها آمد. همه را در راهرو به صف می کردند و او در برابر برخی می ایستاد و لوقوضی می گفت و تحدیدی می کرد. فضای آن روزها بشدت متاثر از کشتارها بود و عموما کسی با او بنرمی برخورد نمی نداشت.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت چهل و یکم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت چهلم
نزدیک به چهار سال آشنایی و دوستی های مان بعنوان هم زندانی از عشرت آباد تا بندهای چهار و پنج و شش زندان شماره یک قصر، گستره متنوعی از تجارب را با هم داشتیم. بدون آنکه اختلافات مان در درک و چند و چون مبارزات را در یک کلاسور مشترک ریخته باشیم، اما همواره حسی مثبت و دوستانه را بین مان برقرار کرده بودیم.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت چهلم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیونهم
زندان شماره یک قصر سال های 53-54 را در دو مسیر موازی می توانم تصویر کنم؛ یکی تلاشی که می کوشید بهر صورتی شده یک گذشته «شکسته-بسته»از تشکیلات درون زندان را«احیا» کرده و بازسازی کند. بدون آنکه به لحاظ فکری بار تازه ای داشته باشد یا به مسائل تازه طرح شده در جنبش پاسخی روشن و کارآمد بدهد. این بیشتر بیک فرمالیسم «تشکیلاتی»می مانست تا یک جریان با درون مایه ای از اندیشه، نقد، و خلاصه درس گرفتن از ضعف و قوت های جریانات طی شده. همه ی آنهایی که به نوعی هویت طلبی تشکیلاتی مبتلا شده بودند و انقلاب را نه فرآیندی استعلایی نمی دیدند بلکه؛ مسیری تعریف شده یکبار برای همیشه می پنداشتند.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت سی ونهم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیوهشتم
در جستجوگری و صحبت با افراد بندهای چهارو پنجو شش تا زمانیکه یکیدو ماه اول در راهرو بند چهار بودم و بعد به یکی از اتاقهای بند پنج منتقل شدم. در ظهرهای چند روز متوالی که فرصتی بعداز غذا داشتیم و میشد وقت صحبت کردن داشت، مسعود رجوی با من وقت گذاشت و مفصل از وقایع و تحلیل ها و اشتراک مواضع و رویدادهای منتهی به سرکوب پلیس و موضع شخصی خودش صحبت کرد. میزان علاقه اش به تفصیل این موضوع برایم جای شگفتی داشت. او در جاهایی شروع به انتقاد از خودش بعنوان «رهبری» جریان کرد. گفته های او بیشتر از هر چیزی مرا دچار شگفتی می کرد و درک و جذب مطالبش را برایم سخت می کرد. من هنوز هم نمی فهمم چطور می شود اینقدر راحت راه و روش خطا رفت و بعد نشست و به آن انتقاد کرد و باز هم همان روال را ادامه داد !
ادامه مطلب...* مبارزات کارگری در ایران:
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»- قسمت دوم
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»
- بیانیه شماره دوم کمیته دفاع از کارگران اعتصابی
- تشکل مستقلِ محدود یا تشکل «گسترده»ی وابسته؟!
- این یک بیانیهی کارگری نیست!
- آیا کافکا بهایران هم میرود تا از هفتتپه بازدید کند !؟
- نامهای برای تو رفیق
- مبارزه طبقاتی و حداقل مزد
- ما و سوسیال دمکراسی- قسمت اول
- تجمع اول ماه می: بازخوانی مواضع
- از عصیان همگانی برعلیه گرانی تا قیام انقلابی برعلیه نظام سرمایهداری!؟
- ائتلاف مقدس
- وقتی سکه یک پول سیاه است!
- دو زمین [در امر مبارزهی طبقاتی]
- «شوراگراییِ» خردهبورژوایی و اسماعیل بخشی
- در مذمت قیام بیسر!
- هفتتپه، تاکتیکها و راستای طبقاتی
- تقاضای حکم اعدام برای «جرجیس»!؟
- سکۀ ضرب شدۀ فمنیسم
- نکاتی درباره اعتصاب معلمان
- تردستی و تاریخ، در نقد محمدرضا سوداگر و سید جواد طباطبایی
- دختران مصلوب خیابان انقلاب
- «رژیمچنج» یا سرنگونی سوسیالیستی؟!
- هفتتپه و پاسخی دوستانه بهسؤال یک دوست
- اتحادیه آزاد در هفتتپه چکار میکند؟
- دربارهی جنبش 96؛ سرنگونی یا انقلاب اجتماعی!؟
- دربارهی ماهیت و راهکارهای سیاسیـطبقاتی جنبش دیماه 96
- زلزلهی کرمانشاه، ستیز جناحها و جایگاه چپِ آکسیونیست!؟
- «اتحادیه مستقل کارگران ایران» از تخیل تا شایعه
- هزارتوی تعیین دستمزد در آینه هزارتوی چپهای منفرد و «متشکل»
- شلاق در مقابله با نوزایی در جنبش کارگری
- اعتماد کارگران رایگان بهدست نمیآید
- زحمتکشان آذری زبان در بیراههی «ستم ملی»
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت دوم)
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت اول)
- در اندوه مرگ یک رفیق
- دفاع از جنبش مستقل کارگری
- اطلاعیه پایان همکاری با «اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران در ایران»
- امضا برعلیه «دولت»، اما با کمک حکومتیان ضد«دولت»!!
- توطئهی خانه «کارگر»؛ کارگر ایرانی افغانیتبار و سازمانیابی طبقاتی در ایران
- تفاهم هستهای؛ جام زهر یا تحول استراتژیک
- نه، خون کارگر افغانی بنفش نیست؟
- تبریک بهبووورژواهای ناب ایرانی
- همچنان ایستاده ایم
- دربارهی امکانات، ملزومات و ضرورت تشکل طبقاتی کارگران
- من شارلی ابدو نیستم
- دربارهی خطابیه رضا رخشان بهمعدنچیان دنباس
- قطع همکاری با سایت امید یا «تدارک کمونیستی»
- ایجاد حزب کمونیستی طبقهی کارگر یا التجا بهنهادهای حقوقبشری!؟
- تکذیبیه اسانلو و نجواهای یک متکبر گوشهنشین!
- ائتلافهای جدید، از طرفداران مجمع عمومی تا پیروان محجوب{*}
- دلم برای اسانلو میسوزد!
- اسانلو، گذر از سوءِ تفاهم، بهسوی «تفاهم»!
- نامهی سرگشاده بهدوستانم در اتحاد بینالمللی حمایت از کارگران
- «لیبر استارت»، «کنفرانس استانبول» و «هیستادروت»
- «لیبر استارت»، «سولیداریتیسنتر» و «اتحاد بینالمللی...»
- «جنبش» مجامع عمومی!! بورژوایی یا کارگری؟
- خودشیفتگی در مقابل حقیقت سخت زندگی
- فعالین کارگری، کجای این «جنبش» ایستادهاند؟
- چکامهی آینده یا مرثیه برای گذشته؟
- کندوکاوی در ماهیت «جنگ» و «کمیتهی ضدجنگ»
- کالبدشکافی یک پرخاش
- توطئهی احیای «خانهکارگر» را افشا کنیم
- کالبدشکافیِ یک فریب
- سندیکای شرکت واحد، رفرمیسم و انقلاب سوسیالیستی
* کتاب و داستان کوتاه:
- دولت پلیسیجهانی
- نقد و بازخوانى آنچه بر من گذشت
- بازنویسی کاپیتال جلد سوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد دوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد اول، ایرج اسکندری
- کتاب سرمایهداری و نسلکشی ساختاری
- آگاهی طبقاتی-سوسیالیستی، تحزب انقلابی-کمونیستی و کسب پرولتاریایی قدرت...
- الفبای کمونیسم
- کتابِ پسنشینیِ انقلاب روسیه 24-1920
- در دفاع از انقلاب اکتبر
- نظریه عمومی حقوق و مارکسیسم
- آ. کولنتای - اپوزیسیون کارگری
- آخرین آواز ققنوس
- اوضاعِ بوقلمونی و دبیرکل
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- آغاز پرولترها
- آیا سایهها درست میاندیشند؟
- دادگاه عدل آشکار سرمایه
- نبرد رخساره
- آلاهو... چی فرمودین؟! (نمایشنامه در هفت پرده)
- اعتراض نیروی کار در اروپا
- یادی از دوستی و دوستان
- خندۀ اسب چوبی
- پرکاد کوچک
- راعش و «چشم انداز»های نوین در خاورسیاه!
- داستان کوتاه: قایق های رودخانه هودسون
- روبسپیر و انقلاب فرانسه
- موتسارت، پیش درآمدی بر انقلاب
- تاریخ کمون پاریس - لیسا گاره
- ژنرال عبدالکریم لاهیجی و روزشمار حمله اتمی به تهران
* کارگاه هنر و ادبیات کارگری
- شاعر و انقلاب
- نام مرا تمام جهان میداند: کارگرم
- «فروشنده»ی اصغر فرهادی برعلیه «مرگ فروشنده»ی آرتور میلر
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- و اما قصهگوی دروغپرداز!؟
- جغد شوم جنگ
- سرود پرولتاریا
- سرود پرچم سرخ
- به آنها که پس از ما به دنیا می آیند
- بافق (کاری از پویان و ناصر فرد)
- انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود
- اگر کوسه ها آدم بودند
- سوما - ترکیه
- پول - برتولت برشت
- سری با من به شام بیا
- کارل مارکس و شکسپیر
- اودسای خونین
* ترجمه:
- رفرمیستها هم اضمحلال را دریافتهاند
- .بررسی نظریه انقلاب مداوم
- آنتونیو نگری ـ امپراتوری / محدودیتهای نظری و عملی آتونومیستها
- آیا اشغال وال استریت کمونیسم است؟[*]
- اتحادیه ها و دیکتاتوری پرولتاریا
- اجلاس تغییرات اقلیمیِ گلاسکو
- اصلاحات اقتصادی چین و گشایش در چهلمین سال دستآوردهای گذشته و چالشهای پیشِرو
- امپراتوری پساانسانی سرمایهداری[1]
- انقلاب مداوم
- انگلس: نظریهپرداز انقلاب و نظریهپرداز جنگ
- بُرهههای تاریخیِ راهبر بهوضعیت کنونی: انقلاب جهانی یا تجدید آرایش سرمایه؟
- بوروتبا: انتخابات در برابر لوله تفنگ فاشیسم!
- پناهندگی 438 سرباز اوکراینی به روسیه
- پیدایش حومه نشینان فقیر در آمریکا
- پیرامون رابطه خودسازمانیابی طبقه کارگر با حزب پیشگام
- تأملات مقدماتی در مورد کروناویروس و پیآیندهای آن
- تاوان تاریخی [انقلابی روسیه]
- تروریسم بهاصطلاح نوین[!]
- جنبش شوراهای کارخانه در تورین
- جنبش مردم یا چرخهی «سازمانهای غیردولتی»
- جوانان و مردم فقیر قربانیان اصلی بحران در کشورهای ثروتمند
- چرا امپریالیسم [همواره] بهنسلکشی باز میگردد؟
- دستان اوباما در اودسا به خون آغشته است!
- رهایی، دانش و سیاست از دیدگاه مارکس
- روسپیگری و روشهای مبارزه با آن
- سرگذشت 8 زن در روند انقلاب روسیه
- سقوط MH17 توسط جنگنده های نیروی هوائی اوکراین
- سکوت را بشکنید! یک جنگ جهانی دیگر از دور دیده میشود!
- سه تصویر از «رؤیای آمریکایی»
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- شاعر و انقلاب
- فساد در اتحادیههای کارگری کانادا
- فقر کودکان در بریتانیا
- قرائت گرامشی
- کمون پاریس و قدرت کارگری
- گروه 20، تجارت و ثبات مالی
- لایحه موسوم به«حق کار»، میخواهد کارگران را بهکشتن بدهد
- ماركس و خودرهایی
- ماركسیستها و مذهب ـ دیروز و امروز
- مانیفست برابری فرانسوا نوئل بابوف معروف بهگراکوس[1]
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- ملاحظاتی درباره تاریخ انترناسیونال اول
- ممنوعیت حزب کمونیست: گامی به سوی دیکتاتوری
- نقش کثیف غرب در سوریه
- نگاهی روششناسانه بهمالتیتود [انبوه بسیارگونه]
- واپسین خواستهی جو هیل
- واپسین نامهی گراکوس بابوف بههمسر و فرزندانش بههمراه خلاصهای از زندگی او
- ویروس کرونا و بحران سرمایه داری جهانی
- یک نگاه سوسیالیستی بهسرزمینی زیر شلاق آپارتاید سرمایه